مهام

معنی کلمه مهام در لغت نامه دهخدا

مهام. [ م َ هام م ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ مُهِم . کارهای بزرگ و دشوار. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). کارهای سخت. ( از منتهی الارب ). || کارهایی که اهمیت داشته باشد. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || کارهای ناگزیر. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه مهام در فرهنگ معین

(مَ مّ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ مهم ، کارهای بزرگ و سخت .

معنی کلمه مهام در فرهنگ عمید

= مهم

معنی کلمه مهام در فرهنگ فارسی

جمع مهم
( اسم ) جمع مهم کارهای سخت امور عظیم و دشوار : [ و به موعد مهام و شیم بارقه شام بر مرقبه انتظار نشسته ... ]

معنی کلمه مهام در فرهنگ اسم ها

اسم: مهام (دختر، پسر) (عربی) (تلفظ: mahām) (فارسی: مَهام) (انگلیسی: maham)
معنی: کارهای بزرگ و دشوار، کارهای سخت، کارهایی که اهمیت داشته باشد، ( جمعِ مهِم ) ( در قدیم ) امور مهم و بزرگ، مهم و با اهمیت، کارهای دشوار و بزرگ، با اهمیتها

معنی کلمه مهام در ویکی واژه

جِ مهم ؛ کارهای بزرگ و سخت.

جملاتی از کاربرد کلمه مهام

اشتامهام ۳۹٫۰۴ کیلومترمربع مساحت دارد ۴۸۳ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است.
تبارک الله ازین احتشام کز قدرت کنی بشبری نی در مهام کار حسام
در اموری که پی سد طریق فتن است در مقامی که گه قطع مهام بشرست
در چشم من برست قد سرو پیکرت زان پلک چشمهام فراهم نمی رسد
برپایهٔ باورهای بودایی‌گری هر بودا باید دو شاگرد برجسته و یک حواری در زمان خدمتش داشته‌باشد. شاگردان برجستهٔ گوتاما بودا ساریپوتا و مهاموگالانا و حواری او آننده بودند.
مهام مملکت آراسته بزور خرد درخت دولت پیراسته به نیروی بخت
تا راه توان یافت به دریا ز ستاره تا دور توان گشت به توشه ز مهامه
جواهر نامهام بنگر بتحقیق ز هر یک بیت از آن برگوی توفیق
چون من همهام به قطع و دنیا هیچ است آخر همه را به هیچ مینفروشی
پی نظم مهام این عالم پیر ز پیر رای او پرسیده تدبیر
یلقی القیاد الیه صعب رقابهم کاالعیراذ یسطوبه همهامها
اشتامهام ۵٫۶۷ کیلومترمربع مساحت دارد ۳۶۹ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است.