مهالک
معنی کلمه مهالک در فرهنگ معین
معنی کلمه مهالک در فرهنگ عمید
معنی کلمه مهالک در فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع مهلکه : ۱ - جایهای هلاکت : [ و مهاجات شعرائ را از اسباب مهالک ممالک سالفه و امم ماضیه شمرده اند . ] ۲ - بیابانها : [ و مسالک و ممالک امن گشاده داریم تا تجار فارغ و ایمن شد و آمدی می نمایند . ] ۳ - میدانهای جنگ .
معنی کلمه مهالک در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه مهالک
اگر رحمت نمی آورد سردار خلاصم زان مهالک بود دشوار
همه از عشق او پراکنده خویش را در مهالک افکنده
ز فضلت مهالک ریاض تنعم ز عدلت مفازات دارالامانها
تمامی مستقیمست این مسالک ولی باشد ضلالت را مهالک
در مهالک همه رفتار سکندر جسته در ممالک همه رفتار سلیمان کرده
گر گریزان گشت، سالک نیست او در مهالک، غیر هالک نیست او
به پهندشت مهالک چنان بتازم رخش که بانگ مهلاً مهلاً برآید از جانم
و از نفس دو فرزند هوا و غضب برخاست هوا جهول بود و غضب ظلوم چون روی نفس در سفل بود این دو ظلوم و جهول او را در مهالک میانداختند و روح نیز اسیر ایشان بود جمله هلاک میشدند.
ما ترک سر و جان بره عشق تو گفتیم ناصح چه شود در رهش ار هست مهالک
پس هر که بیشتر خود را به جهت یکی از این امور به مهالک می اندازد او جبانتر و حریصتر، و از فضیلت شجاعت دورتر است و همچنیناند کسانی که از راه تعصب طایفه و خویشان و قبیله و نزدیکان، داخل در امور مهلکه می شوند.