مه بانو

معنی کلمه مه بانو در لغت نامه دهخدا

مه بانو. [ م ِه ْ ] ( اِ مرکب )بانوی بانوان. سرور بانوان. بزرگ زنان :
که او بود مه بانوی پهلوان
ستوده زنی بود روشن روان.فردوسی.

معنی کلمه مه بانو در فرهنگ فارسی

بانوی بانوان ٠ سرور بانوان ٠ بزرگ زنان ٠

معنی کلمه مه بانو در فرهنگ اسم ها

اسم: مه بانو (دختر) (فارسی) (تلفظ: meh bānu) (فارسی: مِهبانو) (انگلیسی: meh banu)
معنی: سرور بانوان، بزرگ زنان، بانوی بانوان

معنی کلمه مه بانو در ویکی واژه

ایرانی
مه‌بانو
ماه‌چهره، بانوی بانوان، سرور بانوان، بزرگ زنان.
حاج‌خانم.
که او بود مه‌بانوِی پهلوان -- ستوده زنی بود روشن روان (فردوسی)

جملاتی از کاربرد کلمه مه بانو

افسانه دونگ‌یی با نام اصلی دونگ‌یی (به کره‌ای:동이) زندگی نامه بانو چوی سوک‌بین (دونگ‌یی) همسر پادشاه سوک‌جونگ و مادر پادشاه یونگ‌جو بوده است. مجموعه تلویزیونی درام، رمانتیک و تاریخی کره‌ای است که در سال ۲۰۱۰ در ۶۰ قسمتِ ۶۰ دقیقه‌ای از شبکه اِم‌بی‌سی کره جنوبی پخش شد.
مه بانوان شد به نزدیک تخت ابر شهریار آفرین کرد سخت
همه بانوان حرم زان خبر تعجب کنان گریه کردند سر
چشمه بانوی و درخت است اخستان هر دو با هم سعد و اسما دیده‌ام
مگر تو گفتی با صد کرشمه بانوی هند گرفته بر، زبر تختِ آبنوس مکان
ز پیش خداوند گیتی فروز نرفته سوی خیمه بانو هنوز
کنیزک بخندید و آمد دوان به بانو بگفت ای مه بانوان
بدو گفت گیو ای مه بانوان چرا رنجه کردی بدینسان روان
سنگها در کوه و صحرا خون گریست تا به خیمه بانوانش چون گریست
همان مادرش با همه بانوان جواهر زده بر سر و گیسوان
همه بانوان حرم را بخواند ابا کودکان در بر خود نشاند