منیه

معنی کلمه منیه در فرهنگ معین

(مُ یَ ) [ ع . منیة ] (اِ. ) آرزو.

معنی کلمه منیه در فرهنگ فارسی

( اسم ) آرزو خواهش جمع : منی .
آب مرد و زن

معنی کلمه منیه در ویکی واژه

منیة
آرزو.

جملاتی از کاربرد کلمه منیه

ادبیات خوارزمی به نوشته‌ها و روایات شفاهی به جای مانده به زبان خوارزمی گفته می‌شود. دو گونه منبع برای زبان خوارزمی وجود دارد که در ویژگی اختصاصی نسبت به هم شباهتی ندارند ولی هر یک مکمل دیگری هستند. اولی کتاب‌های فقهی و حقوقی، بیشتر از همه قنیه المنیه، عبارت و جملاتی در دست داریم. از سوی دیکر لغات و واژه‌های خوارزمی در کتاب مقدمه الادب موجود است، که نسخه خطی آن را زکی ولدی طوغان در ۱۹۷۴ منتشر کرد.
در این واژه‌نامه بیش از ۴۰۰ واژه یا جمله ناقص نقل شده‌است. دربارهٔ شرح و تفسیر موضوعی فقهی، به جز کتابهای فقهی و حقوقی عربی دربرگرفته از خوارزمی، در دسترس هستند: یتیمة الدهر تألیف علاءالدین تَرجمانی (درگذشت ۶۵۵ ق/ ۱۲۵۷ م) منیه الفقها تألیف فخرالدین قبازنی و یک تکلمه بعدی، قنیه المنیه تألیف مختار زاهدی غزمینی (درگذشته ۶۵۸ ق، ۱۲۶۰ م).
چو داند دشمنیهای دلت نور که داری دوستیهای زمانی
به هر دشمنی کان برونی بود وگر دشمنیهاش خونی بود
المنیه ۲۰٬۶۸۰ نفر جمعیت دارد.
تا پس از شمردن منازل و سپردن آب و گل رسیدم بشهر ارمنیه، تربتی یافتم چون طره دلداران دلجوی و هوائی دیدم چون طبله عطاران خوشبوی، چون روی شاهدان آراسته و چون سیرت زاهدان پیراسته.
آن اساس منیه را بانی این لباس‌ بلیّه را خیاط
در نتیجه بررسی‌های انجام شده معاصر، تمام آثاری که او را اهل ارمنیه ذکر کرده‌اند در نتیجه اشتباه نساخان بوده و به‌طور حتم او کردی اهل شهر ارومیه بوده‌است.
دید کان شربت ورا بیمار کرد زهر آن ما و منیها کار کرد
ای آنکه منت کمنیهٔ درگاهم وی آنکه به حق شدی دلیل راهم
ساز راه ارمنیه ساز کن همرهان راه را آواز کن
مرز ارمنیه در منابع گوناگون به‌طور مختلف آمده‌است.
شکر او گوی که در عیش ابد دشمنیهاش مدد بر مدد است
استان دریای سرخ ازقسمت شمال با استان سوئز ، از شرق با دریای سرخ و از قسمت غرب با استان‌های اسوان ، قنا ، سوهاگ ، اسیوط ، المنیه و بنی سوف همسایه می باشد. در جنوب با دولت دریای سرخ سودان هم مرز می باشد. این ناحیه شامل قلمرو مورد تقسیم شده یمثلث حلیب ، از قبیل جزایر سیال است .