منقذ
معنی کلمه منقذ در فرهنگ معین
معنی کلمه منقذ در فرهنگ عمید
معنی کلمه منقذ در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه منقذ
که منقذ پسر مره آن سگ کافر فکند تیغ به فرق شریف آن سرور
گمان من که ترا تیغ منقذ کافر ز پا فکنده که نتوان بپای خاست دگر
کرد منقذ یتیر تیغ آبدار بهر فرق اکبر نسرین عذار
با منقذبن مره شدی یار بس ز مکر نزد پدر عمود بفرق پسر زدی
منقذ بن مره چون دیدش به جنگ کار را بر کوفیان بنمود تنگ
الاعتبار (عربی: كتاب الاعتبار)، اثر اسامة بن منقذ نویسنده و از بزرگان عرب قرن ۱۲ هجری که به شرح جامع اسلامی طی آن قرون میپردازد. همچنین در این کتاب اطلاعات مفصلی در باب جنگهای صلیبی وجود دارد.
چو کردار او منقذ مره دید پر از خشم لب را به دندان گزید
بناگه منقذبن مره دون عمودش کوفت برفرق همایون
از منقذ بن مرّه مردود سنگدل خون علی اکبر خود ادّعا کنی
که او منقذ مره اش نام برد دلش تیره از بدگهر مام بود
حیدرانه گرم جنگ آن شیر مست منقذ آمد ناگهان تیغی بدست