منفرد. [ م ُ ف َ رِ ] ( ع ص )تنها. ( آنندراج ) ( غیاث ). تنها و مجرد و یکه و یکتا.( ناظم الاطباء ). یگانه. فرد : آن مجتهد طریقت آن منفرد حقیقت... از ائمه وقت بود. ( تذکرةالاولیاء عطار چ کتابخانه مرکزی ج 2 ص 255 ). || ممتاز. مشخص. شاخص : مرزبان... از همه برادران به فضیلت فضل منفرد بود. ( مرزبان نامه چ قزوینی ص 12 ). هر مرکبی را حکمی و خاصیتی و هیئتی بود که بدان متخصص و منفرد باشد و مشارکت نبود. ( اخلاق ناصری ). - منفرد افتادن ؛ جدا افتادن. ممتاز شدن. مشخص شدن : هر یک به بساطت خویش از دیگری منفرد افتاد. ( مرزبان نامه چ قزوینی ص 98 ). - منفرد گردانیدن ؛ جدا کردن. ممتاز کردن : یکی را از دیگر منفرد نگرداند. ( مرزبان نامه چ قزوینی ص 166 ). || جداگانه. علی حده. مستقل : بعد از این فصلی منفرد در ذکر آن ایراد خواهد رفت. ( مصباح الهدایه چ همایی ص 321 ). || در اصطلاح شطرنج ، حالت پیاده ای که از پیاده دیگر جدا افتاده و دفاع از آن ممکن نیست. || گوشه نشین. ( ناظم الاطباء ) : منقطع از خلق نی از بدخویی منفرد از مرد و زن نی از دویی.مولوی ( مثنوی چ رمضانی ص 168 ).|| ساده و مفرد و بی آمیزش. || کمیاب و نادر. ( ناظم الاطباء ). || نزد علمای عربیت ، لفظی است که برای واحد وضع شده باشد خواه علم باشد خواه غیر آن. مقابل مشترک. || نزد فقها، کسی که به تنهایی نماز گزارد نه با جماعت. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). منفرد. [ م َ رِ ] ( اِخ ) یا «منفروا» ( 1232-1266م. ) پادشاه سیسیل از سال 1258م. تا سال 1266 م.او پسر قانونی امپراتور فریدریک دوم بود و در مقابل حمله شارل اول به قلمروش مقاومت کرد. ( از لاروس ).
معنی کلمه منفرد در فرهنگ معین
(مُ فَ رِ ) [ ع . ] (اِفا. ) مجرد، تنها.
معنی کلمه منفرد در فرهنگ عمید
۱. تنها، یکه. ۲. یگانه، بی همتا.
معنی کلمه منفرد در فرهنگ فارسی
تنها، یکه، یگانه ( اسم صفت ) ۱ - تنها یگانه . ۲ - بی مانند بی نظیر . ۳ - ( شطرنج ) حالت پیاده ایست که از پیاده های دیگر دور شده و دفاع از آن مقدور نیست مقابل پیوسته .
جملاتی از کاربرد کلمه منفرد
چنین که منفرد افتاده است در رفعت فلک چه حد که به او دم زند ز قرب جوار
محرم خاص ملک کان ادب اسمعیل که به شوخی بر شه منفردست از اشباه
به دنبال اعتصاب غذای زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج در اعتراض به فشارهای اعمالشده از سوی مسئولان زندان و انتقال آنها به بند فوق امنیتی، آتنا دائمی، گلرخ ایرایی و مریم اکبری منفرد از زندان اوین در نامهای خواستار رسیدگی به وضعیت این زندانیان شدند.
دوره اول: علی نظری منفرد، حسین کرمانی
صنعت: جمع منفرد
و گفت: عارف آنست که ازدنیا ازاری دارد و از آخرت ردایی و از هر دو مجرد گردد از بهر آنکه هر که از اکوان مجرد گردد به حق منفرد شود.
و گفت: وقت عارف چون روزگار بهارست رعد منفردو ابر میبارد و برق میسوزد و باد میوزد و شکوفه میشکفد و مرغان بانگ میکنند حال عارف همچنین است به چشم میگرید و به لب میخندد و بدل میسوزد و بسر میبازد و نام دوست میگوید و بردر او میگردد وگفت: دعوت سه است دعوت علم و دعوت معرفت و دعوت معاینه.
لطیفه ز این ولایت داشت کو خود بخلق از خلق عالم منفرد بد
بکلی منفرد از خلق و یکتا منزه ذاتش از امکان و اشیاء
غارهای عباسآباد در سمت راست به سمت قزوین و بعد از حدود ۴ کیلومتر در کوهی منفرد به ارتفاع حدود ۳۰۰ متر از زمینهای اطراف قرار دارد. دهانه دو غار مشهور به غارهای عباسآباد، مشرف به رودخانه خَرِّه رود و در ارتفاع ۱۵۵۰ متری سطح دریا قرار دارند. دهانهها حدود ۲۰۰ متر از یکدیگر فاصله دارند. مختصات این غارها عبارتند از: ۳۵/۴۱/۴۳ درجه عرض شمالی و ۴۹/۱۸/۱۰ طول شرقی.
هست شمشیر منفرد چون شیر شیر و شمشیر چیست شاه دلیر
کارهای انیشتین پیشبینی کرد که انرژی یک الکترون جداشدهٔ منفرد با فرکانس پرتوی ورودی یک رابطهٔ خطی دارد، یعنی با افزایش یکی دیگری هم افزایش مییابد، شاید بهطور شگفتآوری که تا آن هنگام هنوز تجربه نشده بود. در سال ۱۹۰۵ تمامی این مفاهیم درک شد اما نه از طریق آزمایش. تا اینکه در سال ۱۹۱۵ رابرت اندروو میلیکان نشان داد که انیشتین درست میگفت.
منقطع از خلق نه، از بد خوی منفرد از مرد و زن نه، از دوی
وَ مَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ یوم حربهم دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ، میگوید: هر که روز جنگ پشت برگرداند بر دشمن مگر که برگردد ساز جنگ را از بهر کشیدن کمان یا بر کشیدن تیغ یا سلاح نگهداشتن را در جنگ یا پستر آید نه ادبار هزیمت را، أَوْ مُتَحَیِّزاً إِلی فِئَةٍ، ای یکون منفرداً فینجاز لان یکون مع المقاتلة. مشتق من حزت الشیء اذا جمعته و اصله متحیوز فادغمت الیاء فی الواو. فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ.