معنی کلمه منطیق در لغت نامه دهخدا
فرقش محل نطق و میان جای منطقه
منطیق آن بود که سراسر مناطق است.
کمال الدین اسماعیل ( دیوان چ بحرالعلومی ص 291 ).
خویشتن را ساز منطیقی ز حال
تا نگردی همچو من سُخْره ی ْ مقال.مولوی.|| زن که بالشچه بر میان بسته دارد تا سرینش کلان نماید. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).