منصف

منصف

معنی کلمه منصف در لغت نامه دهخدا

منصف. [ م ُ ص ِ ] ( ع ص ) داددهنده. ( دهار ) ( آنندراج ). آنکه به عدالت و داد رفتار می کند و انصاف دارد و با انصاف و با داد و عدل و دادگر. ( ناظم الاطباء ) :
منصف در دوام زند خاصه پادشاه
انصاف تو دلیل بس است از دوام تو.
ابوالفرج رونی ( دیوان چ پروفسور چایکین ص 107 ).
معطی و منصف خزانه حق
منهی و مشرف هزینه جم.ابوالفرج رونی ( ایضاً ص 91 ).روح او بر غیب واقف همچو لوح آسمان
کلک او در شرع منصف ، همچو خط استوار.سنائی ( دیوان چ مصفا ص 21 ).صدرهااز عالمان و منصفان یکسر تهی است
صدر در دست بخیل و ظالم و بطال ماند.سنائی ( ایضاً ص 86 ).ابیات من بخوان خط نوروزیم نویس
انصاف ده که با حکما مرد منصفی.سوزنی.قلم منصف ترا خواند
چرخ ، حبل متین دولت و دین.انوری ( دیوان چ مدرس رضوی ص 708 ).هر عالم محقق و منصف مدقق... داند که این غایت ابداع است. ( منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 176 ).
منصف که به صدق نفس خود را
خائن شمرد امین شمارش.خاقانی.منصفان ، استاد دانندم که از معنی و لفظ
شیوه تازه نه رسم باستان آورده ام.خاقانی.و گر ز ظلم گله کرده ام مشو در خط
که منصفی قسمی نو شنو به فصل خطاب.خاقانی.چون منصفی نیابی چه معرفت چه جهل
چو زال زر نبینی چه سیستان چه بست.خاقانی.منصف ، متنازع فیه را باصاحب خود مناصفه کند. ( اخلاق ناصری ).
تو بس لطیفی گستاخ با تو یارم گفت
که از تو منصف تر هیچ نامدار نماند.
کمال الدین اسماعیل ( دیوان چ حسین بحرالعلومی ص 402 ).
اگر صاحب نظری پاکیزه گوهری که منصف و مقصد باشد... ( جهانگشای جوینی چ قزوینی ج 1 ص 7و 8 ).
ز برنای منصف برآمد خروش
که ای یار چند از ملامت خموش.سعدی ( بوستان ).- منصف مزاج ؛ دادگر و عادل. منصف نهاد. ( ناظم الاطباء ).
- منصف نهاد. رجوع به ترکیب بالا شود.
- نامنصف ؛ بی انصاف : شتر گفت ای نامنصف ناپاک... ( مرزبان نامه چ قزوینی ص 244 ).
|| آنکه نصف چیزی را میگیرد. || آنچه به نیمه می رسد. ( ناظم الاطباء ). رجوع به انصاف شود.
منصف. [ م ُ ن َص ْ ص َ ] ( ع ص ) به دو نیم کرده. دوبخش شده. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) :

معنی کلمه منصف در فرهنگ معین

(مُ ص ) [ ع . ] (اِ فا. ) انصاف دهنده ، عادل .

معنی کلمه منصف در فرهنگ عمید

داد دهنده، آن که به عدل وداد رفتار کند.
دو نیمه کننده.

معنی کلمه منصف در فرهنگ فارسی

انصاف دهنده، داد دهنده
دو نیمه کننده .
نیمه راه . یا منصف القوس والوتر محل نصف کردن آن دو .

معنی کلمه منصف در فرهنگ اسم ها

اسم: منصف (پسر) (عربی) (تلفظ: monsef) (فارسی: منصف) (انگلیسی: monsef)
معنی: دارای انصاف، با انصاف، عادل

معنی کلمه منصف در دانشنامه عمومی

منصف ( به عربی: منصف ) یک منطقهٔ مسکونی در لبنان است که در شهرستان جبیل واقع شده است. منصف ۳٫۴۱ کیلومتر مربع مساحت دارد ۲۲۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

جملاتی از کاربرد کلمه منصف

به گوش منصفان کافی بود صاحب طبیعت را اگر در صد غزل یک مصرع رنگین شود پیدا
چه منصف بزرگانِ دین بوده‌اند که با زیردستان چنین بوده‌اند
بود منصف تر ازین نامعلوم لشکر غزلکه خراسان بستد
این کودتا قدرت انحصاری را از دست خاندان سوگا بیرون آورد و اصلاحات تایکا را به دنبال داشت. تایکا به معنی تغییرات بزرگ بود و با اصلاحات ارضی آغاز شد. اصلاحات تایکا مجموعه ای از نوآوری‌های سیاسی که پس از کودتای سال ۶۴۵ به رهبری شاهزاده ناکا نو اوئه (بعدها امپراتور شد) و ناکاتومی نو کاماتاری (بعدها فوجیوارا نو کاماتاری) در برابر خاندان سوگا بود. اصلاحات، سلطه مستقیم خانواده امپراتور را بر کل ژاپن با یک سیستم حکومتی منظم و منصفانه ای که الگوی آن دودمان تانگ چین بود، گسترش داد. یکی از پذیرفته‌های چین نام‌گذاری دوره‌های سلطنت به نام یک امپراتور و امپراتور تازه به تخت نشسته بود. کوتوکو به سرعت نام عصر تایکا («تغییر بزرگ») را برای نیمه اول سلطنت خود انتخاب کرد.
آسمان چون حریف نامنصف بر سر عشوه و عناست کنون
از فیلم‌های معروف او می‌توان به بازی در فیلم‌های هیئت منصفه فراری، دلیل زندگی، آن زن گفت، آن مرد گفت و فریب‌خورده اشاره کرد.
ان لم امت یوم الوداع تأسفا لاتحسبونی فی المودة منصفا
آسمان چون حریف نامنصف به ره عشوه و دغاست کنون
منصف در دوام زند خاصه پادشاه انصاف تو دلیل بس است از دوام تو
سارینن از اعضای هیئت منصفه (ژوری) انتخاب طرح تالار اپرای سیدنی بود و نقش مهمی در انتخاب طرح یورن اوتزان برای این پروژه داشت. یک هیئت منصفه بدون حضور سارینن طرح اوتزان را در مرحله اول رد کرده بود. سارینن طرحهای رد شده را بررسی کرد و طرح اوتزان را انتخاب کرد و پافشاری کرد که اوتزان به عنوان معمار این پروژه انتخاب شود.
به‌کلام بیدل اگر رسی مگذر ز جادهٔ منصفی که‌کسی نمی‌طلبد زتو صله‌ای دگر مگر آفرین
از فیلم‌هایی که وی در آن نقش داشت می‌توان به شرکت، مأموریت: غیرممکن، انتقام منصفانه، ثروتمند و مشهور، نوبت من است و تقویت اشاره کرد.
در سال ۱۶۸۱، در طی واکنش محافظه‌کاران به دنبال شکست لایحه حذف، شفتسبری به جرم خیانت بزرگ دستگیر شد، چند ماه بعد تعقیب قضایی متوقف شد. در سال ۱۶۸۲، پس از اینکه محافظه‌کاران توانایی جمع کردن هیئت‌های منصفه لندن را با حامیان خود به دست آوردند، شفتسبری، از ترس دستگیری مجدد و محاکمه، به خارج از کشور فرار کرد، به آمستردام رسید، بیمار شد و در مدت کوتاهی در ژانویه ۱۶۸۳ درگذشت.
ایمان راندولف به قدرت عمل مسالمت‌آمیز از اعمال موفقیت‌آمیز مهاتما گاندی علیه اشغال هندوستان توسط بریتانیا الهام گرفته شده بود. راندولف تهدید کرد که ۵۰٬۰۰۰ سیاه‌پوست را در شهر وارد تظاهرات خواهد کرد؛ ولی پس از آنکه فرانکلین روزولت رئیس‌جمهور ایالات متحده فرمان اجرایی ۸۸۰۲ یا قانون استخدام منصفانه را صادر کرد، این تظاهرات لغو شد.
طبق اعلام فیفا در طراحی این توپ از فرهنگ معماری، قایق‌های قدیمی، و پرچم قطر الهام گرفته شده‌است. نسخه حرفه‌ای توپ همچنین متن «فوتبال: کار گروهی - بازی منصفانه - مسئولیت جمعی - شور - احترام است» را در زبان‌های انگلیسی، ماندارین، عربی، اسپانیایی، فرانسوی و اسپرانتو بر روی متن خاکستری در مثلث‌های سفید نشان می‌دهد.
ز کاینات محیط آمدست منصف و بس که شد عرق همه تن پیش دست او ز حیا
لیک خود منصف شناسد قدر من زانک پنهان نیست نور بدر من
برای اینکه فردی در صورت مجرم بودن به قتل درجه یک، مجاز به مجازات اعدام شود، هیئت منصفه یا دادگاه (در صورت عدم وجود هیئت منصفه) باید حداقل یکی از شانزده عامل تشدید کننده را که در جریان ارتکاب جرم وجود داشته است، تعیین کند. در زیر لیستی از ۱۶ عامل تشدید کننده قانون فدرال آمده است.
ابراهیم منصفی ( ۱۶ آذر ۱۳۲۴ - ۱ تیر ۱۳۷۶)، شاعر، موسیقی دان، نویسنده و هنرمند هرمزگانی بود. او در پنجاه و یک سالگی در بندرعباس با خودکشی به زندگی اش پایان داد. نخستین آلبوم ترانه‌هایش، ده سال پس از مرگش منتشر شده است.
پارلمان اروپا در گزارش خود گفت که از شبکه اشلون نه تنها برای رهگیری ارتباطات نظامی، بلکه برای رهگیری اقتصادی و فردی نیز استفاده می‌شود. در این گزارش به اشلون عنوان «مراقبی که مراقب دیگران است» داده می‌شود. در مه ۲۰۰۱ جیمز بامفورد هشدار داد که همچنان نظارتی بر اشلون وجود ندارد و این برنامه می‌تواند تبدیل به «پلیس اینترنتی مخفی، بدون دادگاه، هیئت منصفه، یا حق دفاع» شود.