منسوخی

معنی کلمه منسوخی در لغت نامه دهخدا

منسوخی. [ م َ ] ( حامص ) ابطال و نسخ و متروکی و موقوفی. ( ناظم الاطباء ). زایل کردگی. نسخ کردگی :
بوحنیفه گرچه بود اندر شریعت مقتدا
کس نشست از آب منسوخی سخنهای زفر.سنائی.

معنی کلمه منسوخی در فرهنگ فارسی

ماخوذ از تازی ابطال و نسخ و متروکی و موقوفی . زایل کردگی .

جملاتی از کاربرد کلمه منسوخی

بوحنیفه گرچه بود اندر شریعت مقتدا کس نشست از آب منسوخی سخنهای ز فر