منحط
معنی کلمه منحط در فرهنگ معین
معنی کلمه منحط در فرهنگ عمید
معنی کلمه منحط در فرهنگ فارسی
۱ - ( اسم صفت ) انحطاط یابنده پست شونده . ۲ - کم شونده . ۳ - ( صفت ) پست پایین : [ فکر منحط ] .
معنی کلمه منحط در ویکی واژه
پست، پایین.
جملاتی از کاربرد کلمه منحط
اسکار وایلد در آغاز دههٔ ۱۸۹۰ باورهای خود پیرامون برتری هنر را در مجموعهای از دیالوگها و مقالات تصحیح کرد و از تمهای انحطاط، ریا و زیبایی در تنها رمانش با عنوان تصویر دوریان گری (۱۸۹۰) استفاده کرد. این اثر به سرعت از سوی منتقدان موصوف به منحط شد زیرا تمثیلات زیادی به همجنسگرایی داشت.
در سال ۱۹۳۰–۱۹۴۰ نازی کارهای مونک را هنر منحط نامید در کنار پیکاسو و پل کله و ماتیس، گوگن و بسیاری از هنرمندان مدرن. آنها ۸۲ اثر از آثارش را از موزههای آلمان جمعآوری کردند.
هیتلر بر این باور بود که ملت آلمان ضعیف، و با ژنهای تباه آلوده شدهاست؛ آن هم با تزریق عناصری منحط در جریان خون آن.
بیست و سوم دی ۵۷ روزنامه کیهان در صفحه اولش نوشت: «یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری امروز به اتهام همکاری با رژیم منحط پهلوی و ساواک زندانی خواهد شد.» همین روزنامه فردا در صفحه اولش با انتشار عکس میرزایی، خبر از دستگیری او داد. در توضیح خبر به نقل از دادگاه انقلاب، مجروح شدن میرزایی در جریان دستگیری تایید شده. شش روز بعد جمعی از هواداران میرزایی به نشانه اعتراض در محوطه روزنامه کیهان به اجرای حرکات رزمی پرداختند! کیهان ضمن درج اظهاراتشان، بیانیه میرزایی را هم منتشر کرد: «آقای خویینی، ملت ایران به رئیس جمهور عروسکی و کاغذی و یا از پیش تعیین شده احتیاج ندارد. بگذارید همه حق زیستن و اندیشیدن داشته باشند.»