منجر

معنی کلمه منجر در لغت نامه دهخدا

منجر. [ م ُ ج َرر ] ( ع ص )کشیده شونده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). کشیده شده. ( ناظم الاطباء ). || هر کاری که پس از کشش و کوشش بسیار و بدون رضا و رغبت به جایی منتهی شده انجام پذیرد، و این کلمه را بیشتر با فعل شدن و گشتن استعمال کنند. ( از ناظم الاطباء ).
- منجر شدن به... ؛ کشیدن به... کشیده شدن به... انجامیدن به... ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
منجر. [ م َ ج َ ] ( ع اِ ) مقصد که از راه تجاوز کند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
منجر. [ م ِ ج َ ] ( ع ص ) رجل منجر؛ مرد سخت راننده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ). مرد سخت راننده شتر. ( از اقرب الموارد ).

معنی کلمه منجر در فرهنگ معین

(مُ جَ رّ ) [ ع . ] (اِمف . ) کشیده شده ، کشیده شده به جایی یا سویی .

معنی کلمه منجر در فرهنگ عمید

کشیده شده، منتهی شده.

معنی کلمه منجر در فرهنگ فارسی

کشیده شده، کشیده شده بجائی یابسوی چیزی
( اسم ) ۱ - کشیده شونده کشیده ۲ - منتهی شونده .
رجل منجر مرد سخت راننده .

معنی کلمه منجر در ویکی واژه

کشیده شده، کشیده شده به جایی یا سویی.

جملاتی از کاربرد کلمه منجر

عاقبت آن همنشینی و وداد می شود منجر به وصل و اتحاد
منجر چون تافت مهر ازکاخ‌گردون گهر انگیخت این بحر صدف‌گون
چون خود از جیب کسر بر زد سر آن صفت شد به جار او منجر
دهر زد جار کای ستمکاران ظلم آخر شود به این منجر
میان خلق و شه، ایجاد کین و کیفر شد به توپ بستن مجلس، قضیه منجر شد
و اما غیرت در عرض و حرم، آن است که از اهل خود غافل نشود و اهمال در ابتدای امری که عاقبت آن به فساد منجر می شود نکند پس زنان خود را از دیدن مردان نامحرم محافظت کند، و ایشان را از رفتن به کوچه و بازار منع نماید
که عبارت است از گردن کشی و سرکشی از فرمان کسی که اطاعت او لازم است و این بدترین نوع از انواع کبر است، زیرا که اطاعت نکردن کسی که اطاعت او لازم است، مانند: پیغمبران و اوصیای ایشان، منجر به کفر می شود و بیشتر طوایف کفار به این جهت بر کفر باقی ماندند و هلاک شدند، چون: یهود و نصاری و کفار قریش و غیر ایشان و غالب آن است که ظلم و تعدی بر مسلمین، و مقهور کردن ایشان و امثال آن به سبب این صفت می شود و شکی نیست که اینها همه از مهلکات عظیمه هستند.
و اما جماع: پس حد اعتدال آن، آن است که اقتصار کند بر آن به قدری که نسل منقطع نگردد و از وسوسه شیطان فارغ شود و خطرات شهوات از دل او بیرون رود و منجر به ضعف بدن و اختلال قوا نگردد.