منتفی. [ م ُ ت َ ] ( ع ص ) نیست شونده. ( غیاث ). نیست شونده و دورشونده و یکسوی گردنده. ( آنندراج ). دورشده و یکسوگردیده و نیست و نابود شده.( ناظم الاطباء ). از بین رونده. از میان رفته. سپری شده : چه روح در این کشف به مشاهده متفرد بودو کذب از او منتفی. ( مصباح الهدایه چ همایی ص 173 ). - منتفی شدن ؛ از میان رفتن. از بین رفتن. سپری شدن : پس وسایط منتفی شود و ترتب و تضاد برخیزد و مبداء و معاد یکی شود. ( اخلاق ناصری ). چون به نهایت رسد التذاذ منتفی شود. ( اخلاق ناصری ). عوارض هر دو نفس بهیمی و سبعی... جمله در او منتفی و ناچیز شوند. ( اخلاق ناصری ). بدین توحید اکثری از رسوم بشریت منتفی شود. ( مصباح الهدایه چ همایی ص 21 ). برمثال نور ماهتاب که به ظهور او بعضی از اجزای ظلمت منتفی شود و اکثر همچنان باقی ماند. ( مصباح الهدایه چ همایی ص 21 ). - منتفی گردیدن ( گشتن ) ؛ منتفی شدن : شدت آن حال منتفی گشت. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 331 ). پس اگر منتفی نگردد مدتی بر صوم و تقلیل طعام مداومت نمایند. ( مصباح الهدایه چ همایی ص 259 ). رجوع به ترکیب قبل شود.
معنی کلمه منتفی در فرهنگ معین
(مُ تَ ) [ ع . ] (اِفا. ) نیست و نابود گشته .
معنی کلمه منتفی در فرهنگ عمید
۱. نیست شونده. ۲. نیست شده، نیست و نابود. ۳. دور شده.
معنی کلمه منتفی در فرهنگ فارسی
نیست شونده، نیست شده، دورشده، نیست ونابود ( اسم ) ۱ - نیست شونده نابود گردنده . ۲ - دور شونده بیکسو شونده . آنکه بر می گزیند . یا آنکه مغز از استخوان بر می آورد .
جملاتی از کاربرد کلمه منتفی
سعد حریری روز یکشنبه پس از اینکه سمیر خطیب نتوانست از حمایت کافی نهادهای مسلمان سنی برخوردار شود و نامزدی خود را منتفی کرد، بهعنوان کاندید نخستوزیری لبنان معرفی شد.
منتفی کرده جود را تو وجود منطفی کرده عدل را تو سراج
به دلیل نتایج ضعیف علیرغم ترکیب پر ستاره تیم، لقب «اف سی هالیوود» توسط رسانهها به باشگاه داده شده بود، زیرا به نظر میرسید بازیکنان به جای اینکه آنطور که از آنها انتظار میرفت بازی کنند، از دستمزدهای کلان خود لذت میبردند. امتناع جنجالی از ادامه بازیها پس از دربی تهران مقابل پرسپولیس، بعداً منتفی شد و باشگاه با انجام ۴ بازی آخر کنار آمد. استیل آذین یک هفته مانده به پایان فصل به دسته پایین سقوط کرد.
خبرگزاری رویترز در یک گمانهزنی علیاحمد جلالی را یکی از گزینههای احتمالی برای ریاست دولت انتقالی از سوی طالبان دانست. این گمانهزنی از سوی طالبان بهطور رسمی تأیید نشد و برخی از خبرگزاریها و نیز گلبدین حکمتیار تشکیل چنین دولتی را منتفی اعلام کردند.
وی ابتدا آن را به زبان عربی نوشته بوده، و سپس به فارسی برگرداند. این اثر توجه فراوان او را به تفکر منطقی، در معنای دقیق ارسطویی آن نشان میدهد. از آنجا که در متن عربی مخالفتش را با تعریف ابن سینا از «قیاس خُلف» نشان میدهد، معلوم میشود که نویسنده آن خود او بودهاست و این احتمال که برگردان متنی عربی از آثار ارسطو یا ابن سینا باشد، منتفی است.
بعد از تصمیم به جدایی، زن و شوهر باید به مدّت یکسال صبر نمایند تا طلاق نهایی شود. این دوره در اصطلاح بهائی، سال تربص نامیده میشود. در طول این یک سال زن و شوهر جدا از یکدیگر زندگی میکنند. اگر در هر زمان در طول این یک سال بین زن و شوهر محبّت و آشتی برقرار شد و تصمیم بر زندگی با یکدیگر نمودند، طلاق منتفی است و میتوانند به زندگی مشترک با هم برگردند. در غیر این صورت، در پایان یک سال، طلاق نهایی میشود و بعد از آن هر یک از زن و مرد میتوانند در صورت تمایل با فرد دیگری ازدواج کنند.
نتایج پژوهشهای اولیه، کمیسیون اروپا را واداشت تا مصرف استویا در مواد غذایی را در اتحادیه اروپا ممنوع اعلام کند و بدین ترتیب، پژوهشهای بعدی نیز منتفی شد. در سال ۲۰۰۶ میلادی، نتایج پژوهشهای انجامشده که توسط سازمان جهانی بهداشت منتشر شد، هیچگونه عوارض جانبی برای این ماده را نشان نداد.
اول او را قربی دهد غیبی تا از جهانش باز برد. پس او را قربی دهد کشفی تا از جهانیانش باز برد. پس او را قربی دهد حقیقی تا از آب و گلش باز برد. از شاهد بنده میکاهد و از شاهد خود، میافزاید تا چنان که در اول خود بود در آخر هم خود باشد علائق منقطع و اسباب مضمحل و رسوم باطل، حدود متلاشی و اشارت متناهی و عبارت منتفی و خبر منمحی و حق یکتا بحق خود باقی، وَ اللَّهُ خَیْرٌ وَ أَبْقی.
یافتن این ستاره بسیار بزرگ، نظریهٔ استاندارد و قدیمی ستارهشناسان و فیزیکدانان را که میگفت: «حداکثر وزن سقفی یک ستاره، میتواند ۱۵۰ برابر خورشید باشد»، قطعاً رد و منتفی کرد.
اصل وجودها او دریای جودها او چون صید میکند او اشیاء منتفی را
روح چون من امر ربی مختفیست هر مثالی که بگویم منتفیست
اشارت یوسف حسین رازی که گفت «ما قال احد الله الا الله» اینجا مفهوم گردد و معلوم شود که بنای مسلمانی چرا بر کلمات دیگر نیست الا برکلمه لاالهالاالله از بهر آنک خلاص از شرک معنوی جز بتصرف معنی این کلمه حاصل نمیآید پس شرک صورتی هم جز بصورت این کلمه منتفی نگردد. چنانک میگوید.