معنی کلمه مناقب در لغت نامه دهخدا
قلم ساز اززبان خویش و بنویس
بر این نامه مناقب یا مخازی.ناصرخسرو.محامد و مناقب ایشان به طبع محبوب است. ( کیمیای سعادت چ احمد آرام ص 850 ).
امیر عالم عادل محمدبن حسن
که بر مناقبش از چرخ حمد و تحسین است.
ابوالفرج رونی ( دیوان چ چایکین ص 127 ).
شرح مآثر و مناقب او دراز است. ( فارسنامه ابن البلخی ص 88 ).
شگفت نیست از این طبع سست کژ که مراست
همه مناقب تو راست آمد و محکم.مسعودسعد.مناقب خاندان مبارک شاهنشاهی را شرحی و بسطی داده شود. ( کلیله و دمنه ). دولت میمون را... فضایل و مناقب بسیار است. ( کلیله و دمنه ). مناقب این پادشاه بی نهایت است. ( کلیله و دمنه ). آنچه توحیدو عدل و عصمت انبیاء و مناقب آن مصطفی ( ص ) باشد در دل و جان گیرند. ( کتاب النقض چ محدث ص 75 ).
مجموع مکارم و معالی
قانون مفاخر و مناقب.انوری ( دیوان چ مدرس رضوی ص 35 ).خرد نداند گفتن مناقب تو که چند
فلک نیارد گفتن بزرگی تو که چون.
جمال الدین عبدالرزاق ( دیوان چ وحید دستگردی ص 276 ).
گوش این چرخ از مناقب تو
چون صدف پر ز در مکنون باد.جمال الدین عبدالرزاق ( ایضاًص 397 ).بازپرسید تا مناقب او
مویه گر بر چه راه می گوید.خاقانی.به هر خطه که می رسد خطبه مناقب و فایحه جهانداری و فاتحه فضل الخطاب می سازد. ( منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 53 ). خادم همه دهان به جواهر مناقب حضرت علیا انباشته دارد. ( منشآت خاقانی ایضاً ص 204 ).
منم که بر رخ گیتی چوروز مشهور است
همه فضایل جد و مناقب پدرم.ظهیر فاریابی.چه مناقب او در همه جهان چون ثواقب درخشان بود. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 308 ). مناقب و مآثر خداوند خواجه جهان... مشرف داراد. ( مرزبان نامه چ قزوینی ص 11 ). آثار محموده اوبر صحایف اعمال سر دفتر مناقب ستوده. ( لباب الالباب چ نفیسی ص 47 ). مجد و بزرگواری به مناقب و مآثر او مطرز شد. ( لباب الالباب ایضاً ص 24 ). شرح مناقب و کرامات آن حبر کریم در تحت وصف نیاید. ( ترجمه رساله قشیریه چ فروزانفر ص 3 ). شرح مناقب او چون توان کرد. ( ترجمه رساله قشیریه ایضاً ص 4 ).