معنی کلمه منازل در لغت نامه دهخدا
بیابان درنورد و کوه بگذار
منازلها بکوب و راه بگسل.منوچهری.غریب از ماه والاتر نباشد
که روزو شب همی بُرَّد منازل .منوچهری.با قاضی بوالحسن پسر قاضی ابوالعباس استقبال رفته بودند بسیار منازل. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 208 ).
آخر بکوب روی منازل چو آفتاب
زیرا که منزل تو نتابد مقام تو.
ابوالفرج رونی ( دیوان چ چایکین ص 108 ).
جرم قمر از فر تو در دادن دارو
چون مجتمعالنوری است در کل منازل .سنائی ( دیوان چ مصفا ص 194 ).در منازل از گدایی ، حاجیان حج فروش
خیمه های ظالمان را رکن و مشعر کرده اند.سنائی ( ایضاً ص 87 ).راهی است بلعجب که در او چون قدم زنی
کمتر منازلش دهن اژدها شود.سنائی ( ایضاً ص 432 ).من در مراحل شیبم و او در منازل شباب. ( چهارمقاله ص 24 ). تا پس از شمردن منازل... رسیدم به شهر ارمنیه. ( مقامات حمیدی چ اصفهان ص 208 ).
نیست طرفه گر بود چشم و دلم جای تو زآنک
هست ماه از طرف و قلب اسم منازل یافته.
جمال الدین عبدالرزاق ( دیوان چ وحید دستگردی ص 321 ).
بیابانی هائل در طی آن منازل بازپس گذاشت. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 354 ).
از شکل بروج و از منازل
افتاده سپهر در زلازل.نظامی.مدتی دراز منازل و مراحل می نوشت. ( مرزبان نامه چ قزوینی ص 131 ). من از راه دور آمده ام مراحل و منازل نوشته... ( مرزبان نامه ایضاً ص 185 ). از آن منازل در حرکت می آمده اند و به هر منزل که نزول می کرده اند همان آواز کوچ کوچ به سمع ایشان می رسیده. ( جهانگشای جوینی چ قزوینی ج 1 ص 45 ).تا نخست راید ایمان در منازل قلوب ، اختیار نزول کند. ( مصباح الهدایه چ همایی ص 49 ). چنانکه اشتر به نغمه ٔحداء بارهای گران به آسانی بکشد و به یک منزل چندین منازل از سر نشاط طی کند. ( مصباح الهدایه ایضاً ص 188 ). آن را از خاور خاشاک شکوک و شبهات رفته و اعلام و منازل آن معین کرده. ( مصباح الهدایه ایضاً ص 53 ).