معنی کلمه منابر در لغت نامه دهخدا
شکلهاشان در مخارج ، نقش نفس ناطقه
ذاتهاشان بر منابر شرح شرع مصطفی.سنائی ( دیوان چ مصفا ص 33 ).مذکران طیورند بر منابر باغ
ز نیم شب مترصد نشسته املی را.انوری ( دیوان چ مدرس رضوی ص 1 ).هر ساعت و لحظه ، زبان را منادی دروازه دهان وقلم را خطیب منابر بنان می دارد. ( منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 127 ). خطیب منابر دعا و منادی جواهر ثنا هرچه از دار ملک پادشاه دورتر افتد، بر فسحت و بسطت ملک پادشاه دلالت کند. ( منشآت خاقانی ایضاً ص 228 ). منابر بلاد آفاق به القاب و خطاب عالی آراسته گردد. ( سندبادنامه ص 10 ). تا منابر اسلام به فر القاب همایون او منور گشت. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 237 ).
مساجد شده خندق پارگین
منابر شده هیزم شوربا.
کمال الدین اسماعیل ( دیوان چ حسین بحرالعلومی ص 256 ).
اول اردیبهشت ماه جلالی
بلبل گوینده بر منابر قضبان.سعدی ( گلستان ).رجوع به منبر شود.