من درآوردی

معنی کلمه من درآوردی در لغت نامه دهخدا

( من درآوردی ) من درآوردی. [ م َ دَ وَ / وُ ] ( ص مرکب ) چیز من عندی. حرفی یا مطلبی یا کاری که انسان از خود دربیاورد ( غالباًاین صفت موقعی استعمال می شود که کار من درآوردی خراب شده باشد ). من درآری. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ). من عندی. مجعول. مصنوع. برساخته. ساختگی. اختراعی بد و نامطبوع و غالباً بی سابقه. ابداعی بی اساس و نامعقول. من درآری. من درآورده. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

معنی کلمه من درآوردی در فرهنگ معین

( من درآوردی ) (مَ. دَ. وَ ) (ص نسب . ) (عا. ) چیزی که جعلی است و پایه و اساس ندارد.

معنی کلمه من درآوردی در فرهنگ فارسی

( من در آوردی ) ( صفت ) آنچه که شخصی جعل کند : [ لغات من در آوردی . ] : [ عقاید شما من در آوردی و بی نتیجه است . ]

جملاتی از کاربرد کلمه من درآوردی

به عبارت دیگر در این حالت، بیمار بخشی از خاطرات خود را با جزئیات من درآوردی پر می‌کند.