ملقمه

معنی کلمه ملقمه در لغت نامه دهخدا

ملقمه. [ م َق َ م َ / م ِ ] ( از ع ، اِ ) آلیاژ جیوه با فلزات است. ( فرهنگ اصطلاحات علمی ). مأخوذ از عربی «ملغمه »، ترکیبی از جیوه با فلزی دیگر .( از لاروس ). ملغمه. و رجوع به ملغمه و ذیل آن شود.
- ملقمه کردن ؛ روشی است برای استخراج طلا و نقره از کانیهای آنها به وسیله جیوه. از قرن شانزدهم تا نوزدهم مهمترین روش استخراج طلا بوده است. روش عمل چنین بوده است : کانی طلا و نقره را پس از آسیا کردن ، با جیوه به صورت مخلوط یکنواختی درمی آورند. طلا و نقره با جیوه به صورت ملقمه درمی آید و از ناخالصی جدا می شود. پس از آن به وسیله تقطیر ملقمه در ظرفهای آهنی مخصوص جیوه را از آن جدا می کنند تا طلا و نقره به صورت خالص درآید. ( از فرهنگ اصطلاحات علمی ).

معنی کلمه ملقمه در فرهنگ فارسی

آلیاژ جیوه با فلزات است . ماخوذ از عربی ترکیبی از جیوه با فلزی دیگر .

جملاتی از کاربرد کلمه ملقمه

نیام و ملقمه زان بیشتر سیه پوشند که پوست دشمن تست آشیان تیغ و قلم