ملطف

معنی کلمه ملطف در لغت نامه دهخدا

ملطف. [ م ُ ل َطْ طِ ] ( ع ص ) مأخوذ از تازی ، رقیق کننده و نازک کننده. ( ناظم الاطباء ). || دارویی است که به حرارت معتدل قوام خلط را رقیق تر سازد مثل حاشا و زوفا و بابونج. ( از قانون ابوعلی سینا ). آنچه به حرارت معتدل رقیق کردن خلط غلیظ در شأن او باشد. ( تحفه حکیم مؤمن ). آنچه خلط را به تبخیر متفرق و از جای خود بیرون کند. ضد مُکَثِّف. تلطیف کننده ( در طب ). دارویی است رقیق کننده اخلاط غلیظه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
ملطف. [ م ُ ل َطْ طَ ] ( ع ص ) رقیق شده. تلطیف شده. نازک شده. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

معنی کلمه ملطف در فرهنگ معین

(مُ لَ طَّ ) [ ع . ] (اِمف . ) تلطیف شده ، نازک شده .
(مُ لَ طِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) تلطیف کننده ، نازک کننده .

معنی کلمه ملطف در فرهنگ عمید

۱. رقیق کننده.
۲. نازک کننده.

معنی کلمه ملطف در فرهنگ فارسی

( اسم ) تلطیف کننده نازک کننده .

معنی کلمه ملطف در ویکی واژه

تلطیف شده، نازک شده.
تلطیف کننده، نازک کننده.

جملاتی از کاربرد کلمه ملطف

لطفی به ازین همی ندانم کین ملطفه را به وی رسانم
تا که بشویی ز کثافت دهان جامی از آن آب ملطف زنید
همت تو ملطفت را همچو شایح را رواج خانۀ تو مملکت را همچو دین را ذوالفقار
چنان باید که تو نیز که طاهری تدبیر این کار پوشیده بسازی و ببهانه آنکه عرض خواهی کرد، ایشان را فرو گرفته آید. و بوسهل حمدوی نیز آنجا رسیده باشد، اشارت وی درین باب نگاه داشته آید. این مهمّ را که نه خرد حدیثی‌ است این‌ ملطّفه خرد بتوقیع‌ ما مؤکّد گشت و رکابدار را پوشیده فرموده آمده است تا آنرا در اسب نمد یا میان آستر موزه‌، چنانکه صواب بیند، پنهان کند. و نامه‌یی است توقیعی با وی فراخ نبشته‌ در معنی شغلهای آن جانب بر کاغذ بزرگ تا چنان نموده آید که بدان کارها آمده است.» و نامه‌یی دیگر بود در خبر شغل فریضه‌ بجانب ری و جبال. و من که بوالفضلم این ملطفه خرد و نامه بزرگ تحریر کردم‌ و استادم پیش برد و هر دو توقیع کرد و بازآورد. و رکابداری از معتمدان بیاوردند و وی را اسبی نیک بدادند و دو هزار درم صلتی و این ملطّفه و نامه بدو داده آمد و استادم وی را مثالها داد که ملطّفه خرد را چه کند و نامه بزرگ را بر چه جمله رساند. و گشاد نامه‌ نبشتم، و رکابدار برفت. و بونصر نزدیک امیر شد و آنچه کرده بود بازگفت، و امیر برخاست و فرودسرای رفت‌ و نشاط شراب کرد خالی‌ .