ملس

ملس

معنی کلمه ملس در لغت نامه دهخدا

ملس. [ م َ ] ( ع مص ) راندن سخت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || تند دویدن ماده شتر و جز آن. ( از اقرب الموارد ). || آمیختن و درهم شدن تاریکی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ): ملس الظلام ؛ آمیخته گردید تاریکی شب. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || نرم و تابان شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || بیرون کشیدن خایه قچقار و رگهای آن را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ): ملس خصیتی الکبش ؛ بیرون کشید خایه های قچقار را. ( ناظم الاطباء ). || نرم کردن کسی را به زبان خود. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). مداهنه و تملق کردن. ( از اقرب الموارد ). || عقب ماندن سریع. ( از اقرب الموارد ). || رنده کردن. صاف وهموار کردن با رنده نجاری. ( از دزی ج 2 ص 612 ). || ( اِمص ) آمیختگی و اختلاط تاریکی و گویند: اتیته ملس الظلام. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
ملس. [ م َ ل َ ] ( ع اِ ) جای هموار. ج ، ملوس. املاس. جج ، امالیس. ( از ذیل اقرب الموارد ).
ملس. [ م َ ل َ ] ( ص ) ترش و شیرین. میخوش. مُزّ. بیشتر صفت انار آرند: انار ملس. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به ملیس شود.
ملس. [ م ُ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ املس و ملساء. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). صاف و هموار.( از دزی ج 2 ص 612 ). و رجوع به املس و ملساء شود.
ملس. [ م َ ل ِ ] ( ع ص ) صاف و هموار. ( از دزی ج 2 ص 612 ).

معنی کلمه ملس در فرهنگ معین

(مَ لَ ) (ص . ) (عا. ) ترش و شیرین ، میوه ای که مزه ترش و شیرین دارد.

معنی کلمه ملس در فرهنگ عمید

ویژگی هر نوع خوردنی ترش وشیرین، به ویژه میوه، میخوش

معنی کلمه ملس در فرهنگ فارسی

میخوش، ترش وشیرین، میوهای که طعمش ترش وشیرین باشد
۱ - ( صفت ) آنچه مزه ای بین ترش و شیرین دارد میخوش [ انار ملس ] . ۲ - ( اسم ) مزه بین ترش و شیرین .
صاف و هموار

معنی کلمه ملس در دانشنامه عمومی

ملس (روستا). ملس ( روستا ) ( به لاتین: Mäls ) یک روستا در لیختن اشتاین است که در بالزرس واقع شده است.
ملس ۴۷۲ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

معنی کلمه ملس در ویکی واژه

(عا.)
ترش و شیرین، میوه‌ای که مزه ترش و شیرین دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه ملس

آنکه دانست این سخن به تمام بندهٔ کاملست تا دانی
بده باده کز بهار جهان گلستان شده گلستان ز سرخ گل همه ملستان شده
دست راد تو مقصد املست خاک پای تو افسر زحلست
دو سیصد بار افزون آزمودم همی ملسوع را تلخست شکر
الکساندر گوملسکی (روسی: Гомельский, Александр Яковлевич؛ ۱۸ ژانویهٔ ۱۹۲۸ – ۱۶ اوت ۲۰۰۵) یک بازیکن و مربی حرفه‌ای بسکتبال اهل اتحاد جماهیر شوروی/روسیه بود.
عالمی عاملست در ره دین کافی کاملست و با آیین
گافمن در ۱۱ ژوئن ۱۹۲۲ در یکی از شهرهای ایالت آلبرتای کانادا به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا مقطع لیسانس در دانشگاه تورنتو گذراند و سپس به آمریکا مهاجرت کرد. مدارک فوق لیسانس و دکترای خود را به ترتیب در سال‌های ۱۹۴۹ و ۱۹۵۳ از دانشگاه شیکاگو در دو رشتهٔ جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی اجتماعی دریافت کرد. از سال ۱۹۵۸ به عضویت هیئت علمی گروه جامعه‌شناسی سیاسی دانشگاه برکلی در کالیفرنیا درآمد و ظرف مدت کمتر از چهار سال به درجهٔ استاد تمامی رسید. وی تا سال ۱۹۶۸ در دانشگاه برکلی ماند و در آنجا در کنار چهره‌های سرشناسی همچون دیوید ماتزا، کینگزلی دیویس، نیل اسملسر، و همچنین هربرت بلومر، یکی از قوی‌ترین گروه‌های جامعه‌شناسی دههٔ ۱۹۶۰ آمریکا را تشکیل داد.
اطلس املس و دیبای ملون خواهد برخلافش پسرک مغفر و جوشن خواهد
کشف و نظر دو یار قدیمند در طریق آن کشف کاملست که یار نظر شود
زگریه باز چه داری طبیب روز وداع مرا که دیده به دنبال محملست هنوز
از یمن مدحت ابن یمین دارد آن یسار کش سال و مه ز گوهر موزون تجملست
در سال ۲۰۱۰ محمد بدیع به عنوان مرشد عام اخوان‌الملسلمین انتخاب شد. پس از بازداشت او در سال ۲۰۱۳ توسط حکومت نظامی مصر محمود عزت به عنوان مرشد عام موقت انتخاب شد.
چون سبب معلوم نبود مشکلست داروی رنج و در آن صد محملست
آلکساندر ملسیکی آوتیسیان (ارمنی: Ալեքսանդր Մելսիկի Ավետիսյան؛ زادهٔ ۹ اکتبر ۱۹۷۴) یک روزنامه‌نگار و سیاستمدار اهل ارمنستان است که از تاریخ ۲۰۱۹ تا تاریخ ۲۰۲۱ سمت نمایندگی دوره هفتم مجلس ملی جمهوری ارمنستان را برعهده داشت.