ملزومات

معنی کلمه ملزومات در لغت نامه دهخدا

ملزومات. [ م َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ ملزومة، تأنیث ملزوم. رجوع به ملزوم شود. || آنچه برای اداره یا وزارتخانه ای لازم است از میز و صندلی و قلم و مرکب و دوات و جز آن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- اداره ( دایره ) ملزومات ؛ اداره ای که در آن به اسباب محتاج الیه وزارتخانه و غیره رسند چون میز و صندلی و قلم و کاغذ و امثال آن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). فرهنگستان ایران کارپردازی را به جای آن پذیرفته است.

معنی کلمه ملزومات در فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع ملزومه ( ملزوم ) یا اداره ( دایره ) ملزومات . کار پردازی

معنی کلمه ملزومات در دانشنامه عمومی

ملزومات (آلبوم لورا برانیگن). «ملزومات» ( به انگلیسی: The Essentials ) آلبومی از هنرمند اهل ایالات متحده آمریکا لورا برانیگن است.

جملاتی از کاربرد کلمه ملزومات

در جنگ جهانی اول، خلبانان همواره مجبور به پرواز در ارتفاعات بالاتر می‌شدند. از این رو، همیشه با مشکل کمبود اکسیژن هوا دست و پنجه نرم می‌کردند. از همین رو ماسک اکسیژن همراه کلاه محافظ به یکی از ملزومات خلبانان نظامی تبدیل شد.
از تاریخ ۹ مه ۱۹۵۰ آلیک صاحب ماشین چاپ شخصی و دیگر ملزومات چاپی شد.
اداره تجهیزات آزمایشگاهی، تدوین استانداردها، کنترل کیفی و نظارت بر تولید، توزیع و واردات تجهیزات، ملزومات، کیتها و مواد آزمایشگاهی تشخیص طبی داخلی و وارداتی را برعهده دارد و در زمینه خدمات پس از فروش و نگهداری این وسایل با اداره مهندسی و نگهداری همکاری می‌کند.
یک راننده کهنه‌کار به نام ژانگ چی که به جرم شرکت در مسابقات اتومبیلرانی غیرقانونی، گواهینامه‌اش به حالت تعلیق درآمده است، تصمیم می‌گیرد که مجدداً در پیست مسابقات اتومبیلرانی حضور پیدا کند. البته در شرایط کنونی، او هیچ‌یک از ملزومات شرکت در این رقابت‌ها را در اختیار ندارد و…