ملحق کردن

معنی کلمه ملحق کردن در فرهنگ معین

(مُ حَ. کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص م . ) پیوستن ، اضافه کردن .

معنی کلمه ملحق کردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) پیوند دادن پیوستن : [ رقم مغلطه بر دفتر دانش نزنیم سر حق بر ورق شعبده ملحق نکنیم . ] ( حافظ . ۲۶۱ )

معنی کلمه ملحق کردن در ویکی واژه

پیوستن، اضافه کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه ملحق کردن

ایزبرگ و اکرفلت یک نوازندهٔ درام با نام آندرس نردین،[پ ۴] یک نوازنده بیس با نام نیک دورین[پ ۵] و یک نوازندهٔ گیتار با نام آندرس دیمئو[پ ۶] را به به گروه ملحق کردند. به دلیل ناراضی بودن از پیشرفت اندک گروه، نردین و دیمئو پس از نخستین اجرایشان از گروه جدا شدند.