ملتف
معنی کلمه ملتف در فرهنگ معین
معنی کلمه ملتف در فرهنگ عمید
معنی کلمه ملتف در فرهنگ فارسی
معنی کلمه ملتف در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه ملتف
تو ملتفت مشو به عدو ز آنکه خود فلک تدبیر دفع فتنه اشرار میکند
درهم است آن بت طناز نمیدانم چیست ملتفت نیست به من باز نمیدانم چیست
نشود هیچ کم از کوکبهٔ شاهی حسن یوسف ار ملتفت سجدهٔ یعقوب شود
در راه هرچه نفس بدان ملتفت شود گر خود بهشت باشد از آن اجتناب کن
کی بمعشوقی که هر دم عاشق او دیگریست ملتفت گردند از عین بصیرت اهل حال
و آخر نگشت خاطر تو ملتفت بد آنک شعرم بفر مدحت شه یابد اشتهار
چشم از غرور اگر چه نمیگشت ملتفت عجز نگاه حسرت من بی اثر نبود
ز شیوه های تو ای شاه ملک استغنا کسی که ملتفت ماست، چین پیشانیست
به سیاهی شده ای ملتفت از آب حیات ای که از حسن ترا چشم به خط و خال است