معنی کلمه مقدم داشتن در فرهنگ فارسی ( مصدر ) پیش انداختن کسی یا چیزی را جلو انداختن : [ اگر وتد را بر سبب مقدم داری فعولن آید . ] ( المعجم . چا. دانشگاه .۳۷ )