مقدس

مقدس

معنی کلمه مقدس در لغت نامه دهخدا

مقدس. [ م ُ ق َدْدَ ] ( ع ص ) پاک کرده. ( مهذب الاسماء ). به پاکی یاد شده. به پاکی خوانده شده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). پاک و پاکیزه. ( ناظم الاطباء ). پاک و پاکیزه و منزه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : انی انا ربک فاخلع نعلیک انک بالواد المقدس طوی. ( قرآن 12/20 ). اذ نادیه ربه بالواد المقدس طوی. ( قرآن 16/79 ).
وگرنه دل چه دریغ است از کسی که بود
هزار جان مقدس فدای جور و جفاش.سنائی ( دیوان چ مصفا ص 174 ).تن را چه قبولی نهی آنجا که ز عزت
صد جان مقدس را آنجا خطری نیست.سنائی ( ایضاً ص 59 ).درود و سلام و تحیات و صلوات ایزدی بر ذات و روح مقدس مصطفی و اهل بیت... او باد. ( کلیله و دمنه ). صلوات و تحیات و درود و آفرین از میان جان بواسطه سر زفان به روان مقدس و تربت مطهر... سید انبیا... باد.( اسرارالتوحید چ صفا ص 5 ).
مختلف خوابهاست کاین طبقات
زان مقدس جناب دیدستند.خاقانی.امروز بحمداﷲ... سیف الدولة والدین... وارث عهد محمود سبکتکین است و ذات مقدس جهاندار معظم اتابک اعظم... ( منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 71 ).و همچنین سلام و تحیت و ثنا و محمدت فرماید رسانیدن به مجلس مقدس شیخ الشیوخ... ( منشآت خاقانی ایضاً ص 509 ). کردگار یکی است که مبدع کائنات است و ذات او مقدس از آنکه او را در ابداع و ایجاد موجودات شریکی بکار آید. ( مرزبان نامه چ قزوینی ص 97 ).
بار خدایا مهیمنی و مقدر
وز همه عیبی مقدسی و مبرا.سعدی.- کتاب مقدس ؛ از آغاز سِفْرِ تکوین تا آخر سِفْرِ رؤیا. ( از اقرب الموارد ).
|| مورد احترام ( در بقعه ها ). که دارای حرمت است : تربت مقدس سیدالشهدا : و بیشترشبها در میان آن درخت شدی که بر در مشهد مقدس هست وخویشتن بر شاخی از آن درخت افکندی... ( اسرار التوحید چ صفا ص 34 ). بر در مشهد مقدس عمره اﷲ تعالی نشسته بود. ( اسرارالتوحید ایضاً ص 40 ). || پارسا. ( ناظم الاطباء ). پارسا. آنکه از منهیات دوری کند: مؤمن مقدس. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
مقدس. [ م ُ ق َدْ دِ ] ( ع ص ) پاک کننده. ( مهذب الاسماء ). پاکیزه کننده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || راهب. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). || کشیش که تعمید دهد. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || تقدیس کننده. آنکه خدای را به پاکی یاد کند : جواب داد ... از آن روز باز که دست قهر ازلی درآمد و آن معلم ملکوت را از میان مقدسان و مسبحان بیرون برد و داغ لعنت ابدی بر جبین نهاد هیچیک از ما در صوامع قدس بر قرار خود بر سر امن و سکون ننشسته است. ( مصباح الهدایه چ همایی ص 388 ).

معنی کلمه مقدس در فرهنگ معین

(مَ دِ ) [ ع . ] (اِ. ) جای پاک و پاکیزه .
(مُ قَ دَّ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - پاک و پاکیزه . ۲ - شایستة پرستش و احترام . ۳ - دارای کیفیت آسمانی . ۴ - بسیار با ارزش و گرامی .

معنی کلمه مقدس در فرهنگ عمید

پاک و پاکیزه، منزه.
تقدیس کننده.

معنی کلمه مقدس در فرهنگ فارسی

پاک و پاکیزه، منزه
( اسم صفت ) ۱ - پاک پاکیزه منزه ۲ - مرد خدا که از منهیات بپرهیزد پارسا ۳ - آنچه که از نظر دینی مورد توجه و تقدیس قرار گیرد : [ صد هزار درود و آفرین بی شما را ز زبان ما و خزانه رحمت آفریدگار نثار روضه مقدس مطهر او باد . ] ( لباب الالباب )
پاک کننده . پاکیزه کننده

معنی کلمه مقدس در فرهنگستان زبان و ادب

[جامعه شناسی] ← قدسی

معنی کلمه مقدس در دانشنامه عمومی

مقدس (ترانه جاستین بیبر). «مقدس» ( انگلیسی: Holy ) ترانه ای از خواننده کانادایی جاستین بیبر با همراهی رپر آمریکایی چنس د رپر است. ترانه با یک موزیک ویدئو در ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۰ منتشر شد.

معنی کلمه مقدس در ویکی واژه

sacro
santo
پاک و پاکیزه.
شایستة پرستش و احترام.
دارای کیفیت آسمانی.
بسیار با ارزش و گرامی.
جای پاک و پاکیزه.

جملاتی از کاربرد کلمه مقدس

اول قبول کرد گفت رسول را روح مقدس صدر بزرگوار
از لذتی که هست نظر را ز قدس او ما خود نظر به جان مقدس نمی‌کنیم
هزار جان مقدس فدای روی تو باد که در جهان چو تو خوبی کسی ندید و نزاد
عکس جمالت افتد گه گه بکوی دلها چون پرتو تجلی بر وادی مقدس
هزار دیده به ره بر نهاده‌اند به مجمر ز صحن گلشن مینا مقدسان مقرب
خورشید دین و دنیا کانبخش رکن دین کوست از نقصها منزه وز عیب ها مقدس
ان مرغ شگرف ذات عشق است بسمل و مقدس و یگانه
سری که مقدسان از آن محرومند عشق تو فرو گفت بگوش دل ما
ز اندیشه‌ها نخسپی ز اصحاب کهف باشی نوری شوی مقدس از جان و جا چه باشد