مقتدا

معنی کلمه مقتدا در لغت نامه دهخدا

مقتدا. [ م ُ ت َ ] ( ع ص ،اِ ) آنکه مردمان پیروی آن می نمایند و تقلید از وی می کنند. پیشوا. ( از ناظم الاطباء ). کسی که مردمان پیروی او نمایند. ( غیاث ). پیشوا. ( آنندراج ). پیشرو. اُسوَه. قدوه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
بی علم بر عمل چو خران می چرا روید
زیرا کتان ز جهل هوی مقتدا شده ست.ناصرخسرو.به چنین رسم تا جهان باشد
مقتدا باد روزگار ملک.ابوالفرج رونی ( دیوان ص 67 ).طمع خلق مقتدی است بر او
کعبه جود مقتدا باشد.ابوالفرج رونی ( دیوان ص 37 ).مقتدای پادشاهانی به ملک
شهریاران را به عدل استاد باش.مسعودسعد.ای نهاده پای همت بر سر اوج سما
وی گرفته ملک حکمت ، گشته در وی مقتدا.سنائی ( دیوان چ مصفا ص 16 ).ای چو نعمان بن ثابت در شریعت مقتدا
وی به حجت پیشوای شرع و دین مصطفا.سنائی ( ایضاً ص 2 ).مقتدای عالم آمد، مقتدی در دین او
من غلام مقتدی و خاکپای مقتدا.سنائی ( ایضاً ص 21 ).مفتی شرقت نه زآن خواند همی سلطان که هست
جز تو در مغرب دگر مفتی و دیگر مقتدا
بلکه سلطان مفتی شرقت بدان خواند همی
هر کجا مفتی تو باشی غرب خود نبود روا.سنائی ( ایضاً ص 14 ).تا... سالکان را در سلوک طریق حقیقت راهبری و مقتدایی باشد... ( اسرارالتوحید چ صفا ص 7 ). و چون پیر و پدر و پیشوا و مقتدای این داعی ضعیف شیخ ابوسعید ابوالخیر است... ( اسرار التوحید ایضاً ص 11 ). زهد او بیش از آن است که به علم این دعاگوی درآید و شرح پذیرد که او سراج امت و مقتدای ملت نبوی بوده است. ( اسرارالتوحید ایضاً ص 21 ). شرکای او در درس قفال شیخ ناصر مروزی و شیخ بومحمد جوینی و... بودند که هر یکی مقتدای جهانی بودند. ( اسرار التوحید ایضاً ص 24 ).
هرکه یک روز در پیش او زانو زده است برای علم یا برای یافتن مقصود، بزرگ طریقت و مقتدای وقت خویش شده است. ( ترجمه رساله قشیریه چ فروزانفر ص 2 ).
مقتدای حکمت و صدر زمن کز بعد او
گر زمین را چشم بودی بر زمن بگریستی.خاقانی.هین بگو ای فیض رحمت هین بگو ای ظل حق
هین بگو ای حرز امت هین بگو ای مقتدا.خاقانی.کعبه وارم مقتدای سبزپوشان فلک

معنی کلمه مقتدا در فرهنگ معین

(مُ تَ ) [ ع . مقتدی ] (اِمف . ) پیشوا، کسی که مردم از او پیروی کنند.

معنی کلمه مقتدا در فرهنگ عمید

کسی که مردم از او پیروی کنند، پیشوا.

معنی کلمه مقتدا در فرهنگ فارسی

کسی که مردم ازاوپیروی کنند، پیشوا
( اسم ) رسم الخط فارسی برای مقتدی
ماخوذ از تازی آنکه مردمان پیروی او نمایند .

معنی کلمه مقتدا در فرهنگ اسم ها

اسم: مقتدا (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: moqtadā) (فارسی: مقتدا) (انگلیسی: moghtada)
معنی: آن که مردم از او پیروی می کنند، پیشوا، ( در ادیان ) پیش نماز، ( اعلام ) لقب ابوالقاسم عبدالله، خلیفه ی عباسی [، قمری] داماد ملکشاه سلجوقی

معنی کلمه مقتدا در ویکی واژه

پیشوا، کسی که مردم از او پیروی کنند.

جملاتی از کاربرد کلمه مقتدا

در نهج‌البلاغه از موسی بن عمران چندین بار یاد شده‌است. در خطبه‌ای، علی بن ابی‌طالب برای بیان موضوعی، موسی را مثال می‌آورَد و در خطبه‌ای دیگر از موسی به‌عنوان مقتدای انسان‌ها یاد می‌کند.[نیازمند منبع]
مقتدای انس و جان آمد پدید پیشوای این و آن آمد پدید
جوهر و مظهر طریق مرتضی است زانکه او اندر معانی مقتداست
ز خاموشی که بودش مقتدا شد از آن بر جزو و بر کل پادشا شد
بی‌مقتدای ملت نه کلک و نه کتاب بی‌شهسوار زابل نه رخش و نه ستام
تعجیل کن برای ظهور امام عصر زین بیش طول غیبت آن مقتدا مکن
مقتدای عالم آمد مقتدی در دین او من غلام مقتدی و خاکپای مقتدا
قاضی صدر ششم را طالع مسعود تو مقتدای فتوی صاحبقرانی آمد است
به پیش حضرت صدر زمانه رکن الدّین امام عرصۀ آفاق و مقتدای بشر
ظفر را شده تیغ او مقتدا خرد را شده تیغ او ترجمان
فرزند بمرد و مقتدا هم ماتم ز پی کدام دارم
موالی زاده در آذر ماه ۱۳۹۴ جهت شرکت در انتخابات مجلس دهم، از سمت مدیر کل امور بانوان و خانواده استانداری خوزستان استعفا داد ولی چندی بعد پس از اعلام انصراف از کاندیداتوری مجلس، توسط عبدالحسین مقتدایی استاندار خوزستان، به سمت مشاور امور بانوان استانداری منصوب گردید.
از گذشته‌های دور در کتابهای فارسی زبان، کلمهٔ آرکنت به صورتهای مختلفی ترجمه شده‌است. مثلاً این کلمه گاهی به معنی رئیس، سردار، شاهزاده، مهتر و حتی امام آمده و گاهی پیشوا و مقتدای ترسایان معنا گردیده‌است.