مقتحم
معنی کلمه مقتحم در فرهنگ معین
معنی کلمه مقتحم در فرهنگ عمید
معنی کلمه مقتحم در فرهنگ فارسی
معنی کلمه مقتحم در دانشنامه اسلامی
ریشه کلمه:
قحم (۲ بار)
«مُقْتَحِم» از مادّه «اقتحام» به معنای وارد شدن در کار شدید و خوفناک است، و غالباً به ورود در کارها، بدون مطالعه و فکر قبلی نیز اطلاق می شود.
راغب گوید: اقتحام قرار گرفتن در وسط سختی مخوف است «قَحَّمَ الفَرَسُ فارِسَهُ» یعنی:اسب، سوار را به محل مخوفی وارد کرد. طبرسی فرموده: اقتحام وارد شدن به سختی است . در این سه آیه آزاد کردن بنده ورود به گردنه نامیده شده زیرا انفاق و گذشتن از مال سخت است همانطور که داخل شدن بگردنه. * . مقتحم به معنی واردشونده است معنی آیه در «فوج» گذشت در نهج البلاغه خطبه 121 در باره ورود به جنگ فرموده:«فَالنَّجاةُ لِلْمُقْتَحِمِ وَ الْهَلَکَةُ لِلْمُتَلَّوِمِ» نجات برای کسی است که به جنگ وارد شود و هلاکت مال متوقف از جنگ است.
جملاتی از کاربرد کلمه مقتحم
خبر به ملک رسید، برای چشمهای پسر جزعها کرد و خواست که مرغ را به دست آرد و به دام مکر و حیلت در قفص بلا و محنت افگند، وانگاه آنچای سزای چنو بی عاقبت و جزای چنان مقتحمی تواند بود در باب او تقدطم فرماید. پس بر نشست
سر فی بطون الثری یا خارمقتحما وقف علی کل رسم دارس عطل