معنی کلمه مقت در لغت نامه دهخدا
نقض عهد و توبه ٔاصحاب سبت
موجب مسخ آمد و اهلاک و مقت.مولوی ( مثنوی چ خاور ص 323 ).
مقة. [ م ِ ق َ ] ( ع مص ) ( از «وم ق » ) دوست داشتن کسی را. وَمق. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). دوست داشتن. ( آنندراج ). و رجوع به ومق شود.