مفقودالاثر
معنی کلمه مفقودالاثر در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه مفقودالاثر در دانشنامه آزاد فارسی
کسی که از زندگی و مرگ او خبری نیست. همسرش چنانچه ولیِّ مفقودالاثر، نفقۀ او را پرداخت نکند، یا مالی از مفقودالاثر نمانده باشد که از آن نفقه خود را بردارد، می تواند به حاکم مراجعه کند. حاکم چهار سال زمان برای جست وجو قرار می دهد. پس از آن بنا به اختلاف نظری که وجود دارد یا خود طلاق می دهد یا به ولیِّ مفقودالاثر امر می کند که طلاق دهد یا به زن امر می کند که عِدّۀ وفات نگاه دارد. در مورد تقسیم اموال او نیز همین چهار سال انتظار به امر حاکم، باید انجام پذیرد. در قوانین حقوقی ایران، دادگاه به تقاضای دادستان یا ذی نفع برای اموال غایب، امین نصب می کند و بعد از دو سال می تواند اموال را با اخذ تأمین کافی به تصرف ورثه درآورد. (مادۀ ۱۰۲۵ و ۱۲۰۶ ق م و مادۀ ۱۳۶ ق ا ح). دربارۀ حکم به موت فرضی غایبِ مفقودالاثر به نظر فقیهان، حدود ۱۰۰ یا ۱۲۰ سال باید از عمر او بگذرد. در قانون مدنی ایران (مادۀ ۱۰۲۰) آمده است که چنانچه از تاریخ آخرین خبر دَه سال بگذرد و در این مدت، عمر غایب به ۷۵ سال رسیده باشد، می توان حکم به موت فرضی کرد. در مورد سربازان در جنگی که به صلح انجامد، پس از سه سال و در غیر آن پس از پنج سال بنا بر قانون مدنی ایران حکم به موت فرضی می شود.
جملاتی از کاربرد کلمه مفقودالاثر
اسامی سربازان مفقودالاثر در جنگ ایران و عراق:
اسمش سعداللّه، ملقب به شاه گلشن بوده و ارادت خود را در خدمت مولانا شیخ عبدالاحد، نوادهٔ جناب شیخ احمد سرهندی تربیت نموده، گویند با وجود تأثیر و تصرف در نفوس مشیخه قبول نمینموده و در نهایت تجرد به سر میبرد. چنانکه یک جامهٔ خشن را دوازده سال تغییر نداد. وقتی قریب به غروب از دهلی بیرون شده. مدتها مفقودالاثر بود. پس از ظهور و حضور سبب غیبت را پرسیدند. گفت: شنیده بودم که احمدآبادِ گجرات را وقت غروب خوشی است. رفتم، دیدم و حال برگردیدم. غرض، از متأخرین مجردان و موحدان محسوب میگردد. فوتش در سنهٔ ۱۱۴۱ واقع شده. اشعار بسیاری دارد و در شاعری طریقهٔ اهل هندوستان را میسپارد. به هر صورت این بیت از آن جناب قلمی گردید: