مفروضات

معنی کلمه مفروضات در لغت نامه دهخدا

مفروضات. [ م َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ مفروضة. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). مأخوذ از تازی ، اوامر خداوندی. ( ناظم الاطباء ). || فرض شده ها. و رجوع به مفروض شود.

معنی کلمه مفروضات در فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع مفروضه ( مفروض )
جمع مفروضه ماخوذ از تازی اوامر خداوندی .

جملاتی از کاربرد کلمه مفروضات

نقد همه‌جانبه کین از اقتصاد نئوکلاسیک در کتاب اقتصادزدایی او آمده‌است. کین طیف گسترده‌ای از نقدها را بر نظریه اقتصادی نئوکلاسیک ارائه می‌کند. او استدلال می‌کند که آن‌ها مفروضات نئوکلاسیک را نشان می‌دهند که اساساً ناقص هستند. ادعای کین چندین فرضیه نئوکلاسیک از نظر تجربی پشتیبانی نمی‌شوند (یعنی توسط پدیده‌های قابل مشاهده و تکرارپذیر پشتیبانی نمی‌شوند) و همچنین برای جامعه در کل مطلوب نیستند (یعنی لزوماً برای اکثریت کارایی یا برابری ایجاد نمی‌کنند). او استدلال می‌کند که نتیجه‌گیری‌های کلی اقتصاددانان نسبت به تغییرات کوچک در این مفروضات بسیار حساس است.
آزمون لوین اغلب قبل از مقایسه میانگین‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. هنگامی که آزمون لوین اهمیت خود را نشان می‌دهد، باید به سراغ آزمون‌های عمومی تری بروید که عاری از مفروضات همگنی واریانس‌ها (گاهی حتی آزمون‌های ناپارامتری) است. آزمون تی ولش، یا آزمون تی واریانس‌های نابرابر، یک آزمون محافظه کارانه تر.
بهر چه اللَّه فرمود از واجبات و مفروضات و هر چه رسول گفت از مسنونات و مندوبات. گفتم: «ما الراحة»؟
یکی از مفروضات مدل ماندل-فلمینگ این است که اوراق بهادار داخلی و خارجی جایگزینهای کاملی هستند. نرخ بهره جهانی