مغرب زمین

معنی کلمه مغرب زمین در لغت نامه دهخدا

مغرب زمین.[ م َ رِ زَ ] ( اِ مرکب ) کشورهای واقع در مغرب اعم از اروپا و امریکا. کشورهای غربی. مقابل مشرق زمین.

معنی کلمه مغرب زمین در فرهنگ معین

( ~. زَ ) [ ع - فا. ] (اِمر. ) مجموعة کشورهایی که در مغرب زمین قرار گرفته اند (اعم از اروپا و امریکا )، غرب .

معنی کلمه مغرب زمین در فرهنگ فارسی

( اسم ) مجموعه کشور هایی که در مغرب قرار گرفته اند ( اعم از اروپا و امریکا ) غرب مقابل مشرق زمین .

معنی کلمه مغرب زمین در ویکی واژه

مجموعة کشورهایی که در مغرب زمین قرار گرفته‌اند (اعم از اروپا و امریکا)
، غرب.

جملاتی از کاربرد کلمه مغرب زمین

زنی لاف کز مرز مغرب زمین هنرها نمودم به میدان کین
یکی شیر دیدم به چنگال تیز که آرد به مغرب زمین رستخیز
که در مغرب زمین شاهی به ناموس همی زد کوس شاهی نام طیموس
چنان دان که در شهر مغرب زمین بود شاه شداد و ناپاک دین
چنین گفت کای شاه مغرب زمین نهنگ دمان پیر پرخاش و کین
که چندین چه جوئی ز مغرب زمین سرانجام کار اندر آئی ز زین
که چل روز رفت و بیامد چنین مراین نامور یل ز مغرب زمین
که تا بازگردم ز مغرب زمین به همراه تازیم در مرز چین
چرا آمدی سوی مغرب زمین فکندی تنت را بدین دشت کین
استخر بازتابی، استخری ست که در سازه‌های بزرگ چون عمارت‌های باغی، بوستان‌ها، کاخ‌ها، یا هر جای دیگر برای بازتاب تصویر سازه و به هدف افزایش جلوه شکوه و زیبایی سازه ساخته می‌شود. این استخرها از آنجا که کارایی اشان بازتاباندن است. ازین رو، هیچ فواره‌ای در آن‌ها جای پیدا نمی‌کند تا بالاترین شفافیت را همواره برای بازتاب زمینه‌شان دارا باشند. استخر بازتاب الگوی خود را از حوض بازتاب در باغ ایرانی برگرفته‌است و در مغرب زمین گسترش یافته‌است. نمونه برجسته این حوض‌های بازتاب را می‌توان در عمارت چهل ستون اصفهان پیدا کرد.
من از عادیانم ز مغرب زمین ز شدادیانم پر از خشم و کین