مغایرت. [ م ُ ی َ / ی ِ رَ ] ( از ع ، اِمص ) مخالفت. بیگانگی. جدایی. ( ناظم الاطباء ). مُغایَرَة. غیریت. دوگانگی. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : مادام که از مغایرت طالب و مطلوب اثری باقی باشد محبت ثابت بود. ( اوصاف الاشراف ص 49 ). و رجوع به مغایرة شود. - مغایرت داشتن ؛ با یکدیگر اختلاف داشتن. مخالف یکدیگر بودن. مغایرة. [ م ُ ی َ رَ ]( ع مص ) بیع کردن به عوض. ( المصادر زوزنی ). معاوضه کردن در خرید و فروخت و مبادله نمودن در آن. غیار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). مقایضة. تاخت. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || با کسی خلاف کردن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به مغایرت شود.
معنی کلمه مغایرت در فرهنگ معین
(مُ یِ رَ ) [ ع . مغایرة ] (مص ل . ) مخالفت ، غیر هم بودن .
معنی کلمه مغایرت در فرهنگ عمید
۱. تفاوت، اختلاف. ۲. (ادبی ) در بدیع، آن است که شاعر در دو مصراع یا دو بیت چیزی را که مدح کرده ذم کند یا آنچه را که ذم کرده مدح بکند، تلطف، مانند این شعر: می کنم شکوه ز هجران و زوالش خواهم / که مرا بعد وصال آمد و گردید وبال هجر را باز کنم شکر و عزیزش دارم / که پس از هجر میسر شود البته وصال.
معنی کلمه مغایرت در فرهنگ فارسی
غیریکدیگربودن، لاف هم بودن ۱ - ( مصدر ) غیر یکدیگر بودن مخالف هم بودن . ۲ - ( اسم ) غیریت مخالف : [ مادام که از مغایرت طالب و مطلوب اثری باقی باشد محبت ثابت بود . ] ( اوصاف الاشراف . ۳ ) ۴۹ - عبارت از این است که شاعر در مصراع یا بیت کسی یا چیزی را مدح و تحسین کند و در مصراع یا بیت بعد ذم و تقبیح نماید یا بعکس تلطف . ماخوذ از تازی مخالفت و بیگانگی و جدایی .
معنی کلمه مغایرت در ویکی واژه
مغایرة مخالفت، غیر هم بودن.
جملاتی از کاربرد کلمه مغایرت
اسلامگرایی که با نام اسلام سیاسی و اسلامیسم نیز شناخته میشود، نوعی ایدئولوژی است که «تعالیم، عقاید و ارزشهای یک اسلام خاص را به عنوان بنیاد یک ساختار سیاسی که حامیان آن ایدئولوژی آن را دولت اسلامی میخوانند» به کار میبندد. اسلامگرایان میتوانند تفاسیر گوناگونی را بر اساس سورهها و آیات قرآنی داشته باشند. دیدگاههای اسلامگرایان بر پیادهسازی شریعت (قانون اسلامی) از اتحاد سیاسی پاناسلامیسم و حذف غیر مسلمانان منتخب به ویژه نفوذ نظامی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی یا فرهنگی غرب در جهان اسلام که آنها معتقد هستند با اسلام، مغایرت دارد تأکید میکنند.
بِنِت بر این باور بود که محتوا و دیدگاههای متمایزی که در این چهار انجیل پیرامون مسیح مطرح میشود به استقلال رویه هر یک از گردآورندگان این کتابها اشاره دارد. او هنگام بررسی جزئیات تفاوتها و مغایرتهای ظاهری که در آثار موازی ذکر شده بود، اصول قضایی و ادبیات مشترک همگامسازی را مدنظر داشت. او به شدت معتقد بود که کتابهای انجیل نه تنها اسناد ساختگی نیستند بلکه حتی میتوان به عنوان منابع دست اول به آنها استناد کرد.
3- بازبینی در پاسخ پیشنهادی در صورت وجود مغایرت در شرایط مسالۀ جدید و مسالۀ بازیابی شده
رئیسی در ۲۰ خرداد، در سفر تبلیغاتی خود به اهواز رفت و از مناطق محروم و با خانواده شهیدان دیدار کرد. وی ساعت هشت شب در ورزشگاه تختی اهواز با هوادارن خود دیدار کرد. این مراسم بازخورد بسیاری در رسانهها داشت، زیرا با قوانین ستاد مقابله با کرونا مبنی بر اینکه در هر ۸ متر مربع یک نفر حضور داشته باشد، مغایرت داشت و این قوانین از سوی ستاد انتخاباتی وی نقض شد. این گردهمایی با شرایط غیراستاندارد و ازدحام جمعیت در حالی برگزار شدهاست که رئیس مرکز بهداشت خوزستان از احتمال بازگشت وضعیت قرمز کرونا در برخی شهرهای این استان خبر دادهاست.
نویسندگان تاریخ ایران از یونانیان، (هرودوت، کتزیاس، ...) تا دوران اسلامی باید از چنین سنتهایی بهره جسته باشند. از این رو اعتبار نوشته آنها بستگی به زمان و شخصی دارد که این آگاهیها را از او کسب کردهاند، یعنی خواه در آغاز زنجیره انتقال سینه به سینه یا زمانی دیتر، خواه از صاحبان اسناد رسمی یا از داستان گویان حرفهای و غیر حرفها ای. برای نمونه، مغایرتهایی میان گزارشهای هرودوت و کتزیاس دربارهٔ دوران هخامنشی مشاهد میشود که به یقین ناشی از گوناگونی منابع آنان است. معمولاً منابع مورد استفاده هرودوت رسمی تر و حرفهای تر از منابع کتزیاس تلقی شدهاست.
قانون اساسی عالیترین سند حقوقی یک کشور و راهنمایی برای تنظیم قوانین دیگر است. قانون اساسی تعریف کنندهٔ اصول سیاسی، ساختار، سلسله مراتب، جایگاه، و حدود قدرت سیاسی دولت یک کشور، و تعیین و تضمین کنندهٔ حقوق شهروندان کشور است. هیچ قانونی نباید با قانون اساسی مغایرت داشته باشد.
عبدالحسین زرینکوب مینویسد: دوران هخامنشی نه مغان دین زرتشتی داشتند و نه خانوادهٔ سلطنتی و با توجه به نقشی که مغان در اجرای مراسم مذهبی پارسیها داشتند و با در نظر گرفتن این نکته که آیین خاندان هخامنشی ممکن نیست با عقاید طبقات عامه طوایف پارسی مغایرت واقعی داشتهباشد، پیداست که درین ادوار هنوز دین زرتشتی در بین پارسیها نفوذ نداشتهاست.
بهطور غیررسمی کلمهٔ معجزه معمولاً برای توصیف اتفاقاتی است که احتمالی و بعید به نظر میرسد، ولی با قوانین طبیعت مغایرت ندارد. مانند زنده ماندن از یک فاجعهٔ طبیعی یا بهبود یافتن بیماری که زنده ماندنش بعید به نظر میرسد.