مغایر
معنی کلمه مغایر در فرهنگ معین
معنی کلمه مغایر در فرهنگ عمید
۲. دگرگون.
معنی کلمه مغایر در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - مخالف : [ امیر نظام این رسم را خلاف و مغایر احترام دولت دانسته آنرا موقوف داشت . ] ( حدیقه میرزا علی اکبر وقایع نگار بنقل ناصری . سعید نفیسی وحید ۲ : ۲ ص ۲ ) ۱٠۹ - ( صفت ) دیگر گون .
ماخوذ از تازی بر خلاف و بر عکس و بر ضد و مخالف و نا موافق .
جملاتی از کاربرد کلمه مغایر
یک معجزه واقعی، یک پدیدهٔ غیرطبیعی است و این موضوع باعث میشود بسیاری از اندیشگران معجزه را مغایر با قوانین طبیعت و از نظر فیزیکی ناممکن بدانند. (برای تأییدپذیری نیاز به نقض قوانین فیزیکی است)
او از روحانیون شیعه است که دارای دیدگاههای سیاسی و فقهی مخالف حکومت جمهوری اسلامی ایران است. او در جریان وقایع پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری در ایران، مواضع تندی علیه دولت و حاکمیت گرفت و نظریات و تعابیری از ولایت فقیه ارائه نمود که با دیدگاه رسمی حکومت در این خصوص مغایرت داشت. او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ از حامیان میرحسین موسوی و مهدی کروبی و در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ هم از حامیان حسن روحانی بود.[نیازمند منبع]
هر چه در امتناع و امکانست ذات واجب مغایر آنست
وجود با تعین بیمغایر بصورتهای اکوان گشت ظاهر
بان کی مون دبیرکل وقت سازمان ملل این سخنان را مغایر با اهداف اجلاس خواند. پس از پایان سخنرانی احمدینژاد و در هنگام ورود به جلسه با خبرنگاران، حدود صد نفر از یهودیان از جمله الی ویزل برنده جایزه صلح نوبل به اعتراض به او پرداختند.
هزار برگ زهر شاخ رسته کز هر یک علامتی دگر است از مغایرت پیدا
دگرجنسگراهنجاری و گفتمانهای مرتبط با آن بسیاری از افسانههای تجاوز را تداوم میبخشد. دامن زدن به باور مردان بهعنوان خواهان جنسی و زنان بهعنوان خواسته جنسی در جهت مشروعیت زدایی از ادعاهای تجاوز جنسی است که مغایر با هنجارهای دگرجنسگرایی است، مانند مواردی که زنان مرتکب تجاوز میشوند و مردان قربانی میشوند. از طریق «گفتمان محرک جنسی مرد»، تصور میشود که مردان همیشه آمادگی و تمایل به رابطه جنسی را دارند، و زنان «علاقه خود را» فعال میکنند که میتواند تجربیاتی را که تأیید این گفتار نیست، بیاعتبار کند.
رقیب وصل تو میجست و من رضای تو را میان بوالهوس و عاشق این مغایرت است
چون به حکم مغایرت همه عمر فاش و پنهان ز خلق می فرسود
این ملک مختصر را که از سه طرف بحر و بر با روم و روس مجاور است و جمیع اوضاعش با سایر ممالک مغایر، مالک الملکی چنین باید رزم خواه و نه بزم خواه، نامجو نه کامجو، چنان که این وجود مسعود بنانی قانع است و عزمش بجهانی قانع نیست، چیت وکرباس پوشد و لعل و الماس بخشد، فتح و نصرت خواهد و عیش و عشرت نخواهد، نای جنگش بکار است، نه نای و چنگ. اگر از ملک جهانش حاصلی است همین راحت خلق است و زحمت خود و دادن گنج و بردن رنج. خلاف سایر ملوک که گاه وحشیان را صید کنند و گاه سرکشان را قید، حضرتش را اگر صیدی است قلوب است، و اگر قیدی است همان گفتار نیک است و کردار خوب.
بسیاری از مورخان، توانایی نظامی آرشیدوک شارل را با دوک ولینگتون، سردار معروف بریتانیایی، مقایسه میکنند. او مرد مغایرتها بود؛ از طرفی، با ریسک متعدد در نبردها به پیروزیهای ارزشمندی دست مییافت و از سوی دیگر، شکستهای بزرگی نیز متحمل میشد.