مغاره
معنی کلمه مغاره در لغت نامه دهخدا

مغاره

معنی کلمه مغاره در لغت نامه دهخدا

( مغارة ) مغارة. [ م َ رَ / م ُ رَ ] ( ع اِ ) سوراخ در کوه. ( مهذب الاسماء ). غار. مغار. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به ماده قبل و مغار و غار شود.
مغارة. [ م ُ غارْ رَ ] ( ع مص ) کم شدن شیر شتر. ( تاج المصادر بیهقی ). کم گردیدن شیر ناقه. غرار.( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || کمی در هر چیز. ( منتهی الارب )( آنندراج ). || کم شیر شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || کاسد شدن بازار. ( تاج المصادر بیهقی ). ناروا گردیدن بازار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || به دهان خورش دادن قمری ، ماده خود را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
مغاره. [ م َ رَ ] ( ع اِ ) غاری که در کوه باشد. ( غیاث ). غار. ( ناظم الاطباء ). مغارة. کهف. غار. مغار. ج ، مغاور. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ): در مغاره دزدان به جای پدر بنشست و عاصی شد. ( گلستان ). در بعضی مواضع بی دینان به مغاره ها که در میان کوهها و دره های بلند بود به نردبان بالا رفته بودند. ( ظفرنامه یزدی ). و رجوع به ماده بعد شود. || گودال ژرف و سرداب و مغاک و خندق. ( ناظم الاطباء ). || به معنی جای غارت کردن ، چرا که اسم ظرف از غارت هم درست می توان شد. ( غیاث ).

معنی کلمه مغاره در فرهنگ معین

(مُ رِ ) [ ع . مغارة ] (اِ. ) نک مغار.

معنی کلمه مغاره در فرهنگ عمید

= غار١

معنی کلمه مغاره در فرهنگ فارسی

( اسم ) مغار : [ در بعضی مواضع بی دینان بمغاره ها - که در میان کوهها و دره های بلند بود - بنرد بان بالا رفته بودند . ] ( ظفر نامه یزدی . چا . امیر کبیر ۲۸٠ : ۲ ) جمع : مغارات مغاور .
سوراخ در کوه غار

معنی کلمه مغاره در دانشنامه عمومی

مغاره (ایدیل). مغاره ( به ترکی استانبولی: Mağara، به کردی: Kiwex ) یک منطقهٔ مسکونی در ترکیه است که در ایدیل واقع شده است.
مغاره (مسیحیت). مغاره یا تابلوی ولادت یک نمایشگاه دینی است که ویژه ایام کریسمس بوده و در آن عناصر مختلف صحنه ولادت عیسی را بازسازی می کنند. در میان مسیحیان لبنان که از نخستین گروندگان به مسیحیت هستند، بازآفرینی صحنه ولادت از درخت کریسمس نیز مهم تر و سنتی تر بوده و نوعی رقابت در میان افراد برای تزئین و برپایی آن وجود دارد. در ایام کریسمس هر خانواده مسیحی تلاش می کند تا تابلوی ولادت زیباتری با استفاده از عناصری مانند عروسک در منزل خود برپا کند. مسیحیان لبنان معتقدند که آغلی که عیسی در آن به دنیا آمد درون یک غار بوده است. عناصر مهم مغاره شخصیت هایی مانند عیسی در گهواره، مریم و یوسف نجار و همچنین الاغ و گاو هستند.
معنی کلمه مغاره در فرهنگ معین
معنی کلمه مغاره در فرهنگ عمید
معنی کلمه مغاره در فرهنگ فارسی
معنی کلمه مغاره در دانشنامه عمومی

معنی کلمه مغاره در ویکی واژه

مغارة
نک مغار.

جملاتی از کاربرد کلمه مغاره

گفت ای صدّیق هستی یار من در مغاره بوده یار غار من
جماعتى در سعى و کار آخرت شده‌اند که بالکلیه دست از دنیا بر داشته‌اند و ایشان شب و روز در غم آخرت و پشیمانى از عملهاى ناشایسته موافق معنى آیه‌یى که قبل از این مذکور شد که در دنیا رفاهیت نیست و موافق حدیث: ترک الدنیا راس کل عبادة، ترک دنیا کرده‌اند و دست از کسب و کار و کشیده در گوشه‌یى معتکف شده‌اند و اینکه از مال و اموال و نفس و هوى فارغ، و از دست مردم خلاص یافته در بقعه‌ى عزلت نشینى و مغاره گزینى چنانکه شیخ سعدى گفته:
سالی دو بر این بر آمد. طایفه اوباش محلت بدو پیوستند و عقد موافقت بستند تا به وقت فرصت وزیر و هر دو پسرش را بکشت و نعمت بی‌قیاس برداشت و در مغاره دزدان به جای پدر بنشست و عاصی شد. ملک دست تحسّر به دندان گزیدن گرفت و گفت:
در جویبارهاشان روید درخت‌ها در کوهسارهاشان باشد مغاره‌ها
ابقطرام قواره ام بقدکالمناره ام بغارین لکل منهما الف مغاره
درین مغاره وحشت منم تو را مونس درین سرای مضرت منم تو را نفاع
گر ترا با اوست دل مغاره و میدان یکست ور توئی با توتوئی در شهر و در صحراستی
ور فتد در مغاره کالبدم می نجوید روانم از تو کفن