معکوس

معنی کلمه معکوس در لغت نامه دهخدا

معکوس. [ م َ ] ( ع ص ) نگونسار. ( غیاث ) ( آنندراج ). نگونسار و باژگونه و سرنگون و مقلوب. ( ناظم الاطباء ). واژگون. واژگونه. وارون. وارونه. باژگون. باشگونه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). برعکس.
- ترتیب معکوس ؛ ترتیب نزولی اعداد و این خلاف ترتیب مستوی یا ترتیب صعودی اعداد است بدین سان : 1، 2، 3،4...
- ترقی معکوس ؛ تنزل. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- ترقی معکوس کردن ؛ تنزل کردن. و اترقیدن : جان پدر ترقی معکوس کرده ای. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- قیاس معکوس ؛ رجوع به قیاس معکوس و قیاس دور شود.
- معکوس کردن ؛ باژگونه کردن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). برعکس کردن.
|| زیر و زبر. || فقیر و مفلس. ( ناظم الاطباء ). || کلام معکوس ؛ سخن قلب شده و غیرمستقیم در ترتیب و معنی. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). ج ، معاکیس. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه معکوس در فرهنگ معین

(مَ ) [ ع . ] (اِمف . ) نگون سار، سرنگون ، برعکس ، وارونه .

معنی کلمه معکوس در فرهنگ عمید

سرنگون، وارون، وارونه، نگونسار، باژگونه.

معنی کلمه معکوس در فرهنگ فارسی

سرنگون، وارون، وارونه، نگونسار، باژگونه
( اسم و صفت ) ۱ - سرنگون و اژگونه وارونه . یا ترتیب معکوس . عکس ترتیب مستوی است مانند : ٠٠٠ ٠٠ ٠ ۳ ۲ ۱ یا ترقی معکوس . تنزل : خاکم بسر ترقی معکوس کردهای . ۲ - ضد .

معنی کلمه معکوس در فرهنگستان زبان و ادب

{inversion} [موسیقی] حالتی از آکورد که در آن هر نغمه ای غیر از پایه، بم ترین صدا باشد متـ . حالت معکوس inverted position
{inversion} [موسیقی] حالتی از فاصلۀ موسیقیایی که در آن نغمۀ بم، یک اکتاو بالاتر یا نغمۀ زیر، یک اکتاو پایین تر قرار گیرد متـ . فاصلۀ معکوس inverted interval
{inverted} [موسیقی] ویژگی آکورد یا فاصلۀ موسیقایی که در حالت معکوس باشد

معنی کلمه معکوس در دانشنامه آزاد فارسی

معکوس (inversion)
در موسیقی ، تصویر قرینه یا آینه ای ِ یک ملودی که در کنترپوان به کارمی رود؛ در معنای دیگر، آکوردی که در آن ترتیب طبیعی نت ها عوض شده باشد. در کنترپوان کلاسیک ، معکوس ملودیک معمولاً مقداری انعطاف پذیری دارد تا از بروز نامطبوع یا حالت های هارمونیک ناخواسته جلوگیری شود؛ در موسیقی دوازده نغمه ای (دودکافونیک ) تمام عیار، معکوس به صورت کاملاً دقیق به کار می رود. معکوس بر دو قسم است: معکوس اول و معکوس دوم. معکوس اول (وارونگی اول) از اصطلاحات علم هارمونی مشخص کنندۀ نوع خاصی از آکورد است. با عدد (۶) در زیر نت باس مشخص می شود و در سوم (تیرس) آکور در باس قرار می گیرد؛ این حالت را آکور شش یا آکور سه و شش می نامند. معکوس دوم (وارونگی دوم) از اصطلاحات علم هارمونی و مشخص کنندۀ نوع خاصی از آکور است، که با عدد ۴/۶ در زیر نت باس مشخص می شود و در پنجم (کَنْت) آکور در باس قرار گیرد و به آن آکور چهار و شش می گویند که در این وضعیت با پایه آکور تشکیل یک فاصلۀ چهارم می دهد که به تهیه و حل احتیاج دارد.

معنی کلمه معکوس در ویکی واژه

معکوس (جمع معکوس‌ها)
نگون سار، سرنگون، برعکس، وارونه.
وارونه. وارون.

جملاتی از کاربرد کلمه معکوس

پیوند معکوس (بعضی وقت‌ها به عنوان یک کانال بازگشتی نامیده می‌شود) پیوند از یک کاربر تلفن همراه به یک مرکز پایه ثابت است.
آن تکبر بر خسان خوبست و چست هین مرو معکوس عکسش بند تست
داد چرخ توسن معکوس سیر جای خاصان حرم در پای دیر
کرده یی حبس رسم من بی جرم وین هم از بخت و طالع معکوس
برای تغییر جهت چرخش جریان فیلد را معکوس کرده و هرگز بدون تحریک فیلد، آرمیچر را برق دار نکنید.
لعب معکوسست و فرزین‌بند سخت حیله کم کن کار اقبالست و بخت
معکوس شنو گر نبدی گوش دل تو از دفتر عشاق یکی حرف بسستی
ز بالا سوی پستی میکنی رای بمقصد چون رسی زین سیر معکوس
آن نسوزد وین بسوزد ای عجب نعل معکوس است در راه طلب
ز وحشت شعلهٔ من مژدهٔ خاکستری دارد به استقبال بالم می‌رسد پرواز معکوسی
استنتاج معکوس اولین بار توسط بنیان‌گذاران نظریه بازی‌ها، جان فون نیومن و اسکار مورگنشترن در سال ۱۹۹۶ به کار برده شد.
زین بترها که نمی‌گویم ز شرم تا نگردد طبع معکوس تو گرم
حشمتی نیست که بر باد نرفت رایتی نیست که معکوس نماند