معماری
معنی کلمه معماری در لغت نامه دهخدا

معماری

معنی کلمه معماری در لغت نامه دهخدا

معماری. [ م ِ ] ( حامص ) بنایی و علم بنایی و شغل معمار. ( ناظم الاطباء ). عمل و شغل معمار. || آبادانی. آبادسازی :
مصطفی آمده به معماری
که دلم را خراب دیدستند.خاقانی.به معماری کعبه چون دست برد
زمانه براهیم پنداشتش.خاقانی.این فسانه از بهر آن گفتم که تا آنگه که معماری این مزرعه به تو مفوض است نگذاری که بی عمارت گذارند. ( مرزبان نامه ص 292 ).با این مقدمات معماری ولایت خوارزم بدو ارزانی داشتیم. ( التوسل الی الترسل ص 112 ).

معنی کلمه معماری در فرهنگ فارسی

۱ - عمل و شغل معمار. ۲ - عمارت آبادانی : [ این فسانه از بهر آن گفتم که تا آنگه که معماری این مزرعه بتو مفوض است نگذاری که بی عمارت گذارند ]. ( مرزبان نامه . تهران سال ۱۳۱۷ ص ۲۹۲ ). [ با این مقدمات معماری ولایت خوارزم بدو ارزانی داشتیم . ] ( التوسل الی الترسل . ۱۱۲ )
بنایی و علم بنایی و شغل معمار یا آبادانی .

معنی کلمه معماری در فرهنگستان زبان و ادب

{architecture} [هنرهای تجسمی] 1. هنر طراحی و ساخت بنا 2. یکی از شاخه های مهندسی که موضوع آن طراحی و ساختِ بناهاست

معنی کلمه معماری در دانشنامه عمومی

مِعماری یا مهرازی، فرایند برنامه ریزی، طراحی و ساخت ساختمان ها و دیگر سازه ها می باشد. معماری را همچنین می توان هنر و علم طراحی ساختمان هایی در نظر گرفت که در آن ویژگی هایی از قبیل زیبایی، هندسه، قدرت عاطفی و معنوی، محتوای هوشمندانه و پیچیدگی، کیفیت ساخت، راحتی، مصالح بادوام و دلپذیر، رنگ آمیزی و تزئینات، آرامش و پویایی، تناسب و مقیاس خوب در نظر گرفته شده است.
معمار، استاد ماهر هنر ساختمانی است که سازه پیچیده ای را طراحی و قاب بندی می کند و قادر است نقشه ها، نماها و مقاطع یک ساختمان پیچیده را با محتوای زیبایی شناسی تهیه کرده و بر ساخت آن مطابق نقشه ها و مشخصات فنی نظارت کند.
آثار معماری که به شکل ساختمان بروز می کنند، معمولاً به عنوان نمادهای فرهنگی و نیز کارهای هنری شناخته می شوند. تمدن های باستانی معمولاً از راه شناسایی دستاوردهای معماری شان شناخته می شوند.
معماری ( مهرازی، والادگری یا رازیگری ) ، شیوه طراحی و روش ساخت و ساز ساختمان ها و دیگر سازه های کالبدی است. معماری و دیگر رشته های علمی طراحی در پیوند با آن، مانند طراحی شهری، معماری منظر، طراحی داخلی و … در کنار هم، طراحی محیط را به وجود می آورند. گستردگی و گوناگونی به وجود آمده در آثار معماری معاصر و ناسازگاری که گاهی، میان آنها دیده می شود؛ نشان از گم شدگی تعریف روشن معماری، در صد سال گذشته دارد.
معماری سراسر بستر بیرونی زندگی بشر را در بر می گیرد. امروزه این قلمرو، از شهرسازی گرفته تا معماری و طراحی صنعتی، تحت کنترل معماران است. این اندیشه که کار معماری، طراحی مصنوعات ( ساختمان ها ) است؛ در جامعه ای معنا دارد که تدارک سیمای شهر، بخش بندی شده و سلسله مراتبی باشد. در این چشم انداز، روابط معماری و سیاست، باید که از بیخ و بن دگرگون شود. معماری، بخشی از سیاست است.
معماری به عنوان تصور، طراحی، درک و ساختن ( با توجه به شرایط ) شناخته می شود. این شرایط ممکن است که در ذات خود کاملاً کارکردی بوده یا به درجه های گوناگونی بازتاب شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی پروژه باشند. چشم داشت ما از معماری، به سان یک هنر، چیزی بیش از پاسخگویی به برنامه های کارکردی ساختمان است. تجلیات کالبدی معماری، با کنش های انسانی سازگار است و شیوه سازماندهی و انتظام فرم و فضاها در معماری، می تواند که تلاش ها را به ثمر رسانده، به استخراج پاسخ ها کمک کند و معانی را انتقال دهد. هیچگاه نظریه های طراحی محیط، از یافته های رشته های علمی دیگر و مبانی که برای شناخت ویژگی های محیط و چگونگی کارکرد آنها فراهم می آورند؛ بی نیاز نبوده اند. به ویژه این نیاز، در مورد ادعای طراحان، در زمینه اثر طراحی بر زندگی مردم، بیشتر صادق است.
معنی کلمه معماری در فرهنگ فارسی
معنی کلمه معماری در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه معماری در دانشنامه عمومی
معنی کلمه معماری در دانشنامه آزاد فارسی

معنی کلمه معماری در دانشنامه آزاد فارسی

معماری (architecture)
تالار سنت جورج، لیورپول
هنر طراحی ساز ها. این اصطلاح، طراحی شکل ظاهری سازه۱، آرایش داخلی فضا، انتخاب مصالح ساختمانی داخلی و خارجی، طراحی یا انتخاب سیستم های نورپردازی طبیعی و مصنوعی، نیز تأسیسات مکانیکی، برقی، و سیستم لوله کشی، و طراحی یا انتخاب تزیینات و مبلمان را دربر می گیرد. سبک معماری ممکن است از تکامل فنون و سبک های خاص فرهنگ یک عصر، با معماران نامور یا بدون آنان، پدید آمده باشد؛ یا به یک معمار خاص یا گروهی از معماران که به اتفاق روی طرحی کار می کنند، منسوب باشد.معماری آغازین. از انواع آغازین معماری آثار چندانی باقی نمانده است، اما باستان شناسان بر روی بقایای امکنۀ پیش از تاریخ، روستاهایی با بناهای تیرچوبی۲، و ساخت وسازهای رو زمینی۳ با استفاده از مصالح آلی (گِل یا گِل وجگن۴)، از عصر دیرینه سنگی علیا۵، عصر میان سنگی۶، و عصر نوسنگی۷ در آسیا، خاورمیانه، اروپا، و امریکای شمالی و جنوبی و مرکزی مطالعه کرده اند. با تحقیق گسترده در قرون ۱۹ و ۲۰ در مصر باستان از بناهای معمولی و بناهای تاریخی، از جمله مقبره های هرمی واقع در نزدیکی قاهرۀ۸ امروزی و مجموعه های مقبره و معبد در لوکسور۹ و تبس (طیوه)۱۰، اطلاعات ارزشمندی حاصل شده است.
معماری کلاسیک. بین قرون ۱۶ تا ۲پ م، شکل بنیادین معماری کلاسیک۱۱ در یونان به وجود آمد. ویژگی معماری معابد و بناهای عمومی عبارت اند از: پایه و نعل درگاه۱۲ در شیوه های ستون سازیِ دوریسی۱۳، ایونیایی۱۴، و قُرنتی۱۵، با سرستون های ساده، طوماری، یا برگ کنگری برای ستون های تکیه گاه. رومی ها از شیوۀ کلاسیک یونانی تقلید کردند و آن را توسعه دادند، و به ویژه آجر و بتون را به کار گرفتند و تاق، قوس، و گنبد را در احداث بناهای عمومی و آباره۱۶ها ابداع کردند.
معماری بیزانسی (معماری بیزانسی۱۷).این گونۀ معماری از قرن ۴م در امپراتوری روم شرقی پدید آمد و مرکز آن در بیزانس بود (که بعدها قسطنطنیه۱۸ نام گرفت و امروز استانبول نامیده می شود). قوس و گنبد، عناصر غالب در این سبک بودند. در این دوره از اهمیت شیوه های کلاسیک کاسته شد. کلیساها، شاخص ترین تجلی گاه معماری بیزانسی اند که بعضی از آن ها بسیار عظیم اند و بر اساس طرح صلیب یونانی (ایاصوفیه۱۹ در استانبول، سان مارکو۲۰ در ونیز)، با نقوش هندسی و تزیینات موزائیکی۲۱ ساخته شده اند.
معماری اسلامی. این سبک از قرن ۸م، هم زمان با گسترش دین اسلام از مرکزیت خود در خاورمیانه، به سوی غرب تا اسپانیا و به سوی شرق تا چین و فیلیپین گسترش یافت. ویژگی های شاخص آن عبارت اند از ساخت گل دسته و گنبد و قوس های تیزه دار. معماری اسلامی، بیشتر از طریق بناهای اسپانیایی، همچون مسجد جامعِ۲۲ کوردووا (قرطبه)۲۳ و کاخ الحمراء۲۴ در گرانادا (غرناطه)۲۵، در معماری کلیساها تأثیری عمیق گذاشت؛ اقتباس قوس تیزه دارِ گوتیک۲۶ از آن جمله است. نیز ← اسلامی،_معماری رومانسک (رومی وار۲۷). این سبک در مسیحیت اروپای غربی، از قرون ۱۰ تا ۱۲م، شکوفا شد. کلیساهایی با دیوارهای عظیم به منظور ایجاد یکپارچگی سازه ای، قوس های دورتمام، پنجره های کوچک، و در نتیجه فضاهای داخلی تاریک، از مشخصات آن است. در انگلستان این سبک را معمولاً معماری نورماندیایی۲۸ می نامند. در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰، بار دیگر سبک رومی وار در اروپا و امریکا رونق گرفت.
معماری گوتیک. این سبک از معماری رومانسک برخاست. ابداع قوس های تیزه دار و پشت بند۲۹های معلق، جاسپردن دیوارهای باربر ضخیم به دیوارهای خارجی سبک تر و پنجره های وسیع تر و شیشه های منقوش۳۰، و در نتیجه افزایش روشنایی فضاهای داخلی، از ویژگی های آن است. معماری گوتیک عمدتاً از قرن ۱۲ تا ۱۶م در فرانسه تکامل یافت. این سبک به گوتیک آغازین۳۱ (کلیسای جامع سان۳۲)، گوتیک متعالی۳۳ (کلیسای جامع شارتر۳۴) و گوتیک متأخر۳۵ یا گوتیک شعله سان۳۶ تقسیم می شود.
معماری رنسانس. قرن های ۱۵ و ۱۶ در اروپا، نوزایی نقش مایه ها و قالب کلاسیک جنبش نئوکلاسیک۳۷ ایتالیا را در پی داشت. آثار مارکوس ویتروویوس پولیو۳۸، مهندس رومی قرن ۱پ م، سرچشمۀ اصلی الهام معماران بزرگ دورۀ رنسانس۳۹ ـ آندرِ آ پالادیو۴۰، لئون باتیستا آلبرتی۴۱، فیلیپو برونلّسکی۴۲، دوناتو برامانته۴۳، و میکلانژ ـ بود.
معماری باروک (معماری باروک۴۴). سبکی در معماری اروپای در قرون ۱۷ و ۱۸، که جزئیات بسیار، و افراط در تزیین را به مدل های کلاسیک افزود. بناهای عمومی بزرگ در آثار بدیع جووانّی لورنتسو برنینی۴۵ و فرانچسکو بورّومینی۴۶ در ایتالیا، بهترین نمونه های این شیوه اند.
معماری روکوکو (معماری روکوکو۴۷). این شیوه تداوم معماری باروک است، اما با افراطی حتی بیشتر در استفاده از نقش مایه های طراحی و جزئیات جدید و عناصر طبیعت گرایانه۴۸، از جمله صدف، گل، و درخت.
معماری نئوکلاسیک. معماری اروپا در قرون ۱۷ و ۱۸ با الهام از یافته های باستان شناختی مجدداً بر اسلوب های جدی تر کلاسیک تمرکز یافت. بازسازی لندن در مقیاس بزرگ، توسط رابرت آدام۴۹ و جان نَش۵۰، و بعدها بازسازی پاریس توسط ژرژ اوسمان۵۱ از آن جمله اند.
معماری نئوگوتیک (معماری نئوگوتیک۵۲). در اواخر قرن ۱۹ سبک گوتیک در اروپا و امریکا احیا شد.
آرنوُو (آرنووُ۵۳). این شیوه در اواخر قرن ۱۹ پدیدار شد، و با شکل های پرپیچ و خم و موّاج بناها، طرح اتاق ها، و تزیینات داخلیِ سبک نئوگوتیک به مقابله برخاست.
معماری مدرنیستی. این سبک معماری، که جنبش مدرن۵۴ نیز نامیده می شود، در آغاز قرن ۲۰ با مکتب وین۵۵ و مکتب باوهاوس۵۶ در آلمان پا گرفت و در امریکا، کشورهای اسکاندیناوی، و فرانسه نیز گسترش یافت. کارکردگرایی۵۷ اساس بنیادین این سبک است؛ از جمله مشخصات بارز آن عبارت اند از استفاده از خطوط و شکل های اندک، تأکید بر خردگرایی۵۸، و حذف تزیینات و پیرایه ها. در این سبک از پیشرفت های فنّاوری در مصالحی همچون شیشه، فولاد، و بتون و پیشرفت در فنونِ ساخت که انعطاف پذیری طرح را امکان پذیر می سازد، بسیار استفاده می شود. فرانک لوید رایت۵۹، میس وان در روهه۶۰ و شارل ادوآر ژانره۶۱ مشهور به لوکوربوزیه۶۲، از برجسته ترین معماران مدرن اند. معماری مدرن به طراحی مجتمع های وسیع ساختمانی و طرح های جامع شهری نیز می پردازد.
معماری پسامدرن. این سبک، که در دهۀ ۱۹۸۰ در امریکا، انگلستان، و ژاپن ظهور کرد، کارکردگرایی جنبش مدرن را مردود می شمارد و آمیزه ای التقاطی از سبک ها و نقش مایه های غالباً کلاسیک را جانشین آن می کند. استفاده از کنایه، هجو، توهم زایی در معماری پسامدرن۶۳، با آرمان های مدرنیستی در تضاد شدید است که اساس آن بر برخورد صادقانه با مصالح و فُرم کارکردگرا مبتنی بود.
معماری های تک (معماری های تک۶۴ ). این سبک در دهۀ ۱۹۸۰ ظهور کرد، و آرمان های برگرفته از جنبش مدرن را با سازه های بسیار پیشرفته و نوآوری های فنی به اجرا درآورد. بانک هنگ کنگ و شانگهای۶۵ در هنگ کنگ، اثر نورمن فاستر۶۶، و عمارت ریچارد راجرز لویدز۶۷ ، در مرکز اقتصادی لندن۶۸، از آن جمله اند.
دکانستراکشنیسم. شیوه ای در معماری، که سبْک شمردن آن مورد تردید است. در این شیوه با جدا کردن عناصر معمول ساختمانی همچون کف، دیوار، و سقف، و شکستن فرم ها و فضاها، حسی از آشفتگی و جنبش ایجاد می شود.
نظریۀ معماری. نظریۀ معماری از دوران کلاسیک، در پی ایجاد موازنه میان سه ویژگی سودمندی، استواری، و زیبایی بوده است. دیری نگذشت که نظریه پردازان دریافتند که این موازنه باید با نوع بنا و شرایط ساخت آن تغییر کند؛ این نکته به ویژه در مورد رابطۀ بین سودمندی و زیبایی (در کارخانه، ویژگی سودمندی، و در بنای یادمانی زیبایی یا چشم نوازی غالب است) صدق می کند اما استواری در هر گونه معماری همواره یک ویژگی ضروری شناخته شده است. structure wooden-post above-ground wattle and daub Upper Palaeolithic Mesolithic Neolithic Cairo Luxor Thebes classical post-and-lintel construction Doric Ionic Corinthian aqueduct Byzantine Constantinople Hagia Sophia St Mark mosaic Great Mosque Cordoba Alhambra Granada Gothic Romanesque Norman buttress stained-glasses Early Gothic Sens Cathedral High Gothic Chartres Cathedral Late Gothic Flamboyant Gothic neoclassical Marcus Vitruvius Pollio Andrea Palladio Leon Battista Alberti Filippo Brunelleschi Donato Bramante baroque Giovanni Lorenzo Bernini Francesco Borromini rococo naturalistic Robert Adam John Nash Georges Haussman neo-Gothic art nouveau Modern Movement Vienna School Bauhaus Functionalism rationalism Frank Lloyd Wright Mies van der Rohe Charles Edouard Jeanneret Le Corbusier postmodernism high-tech Hong Kong and Shanghai Bank Norman Foster Richard Rogers’s Lloyds Building City of London
معماری (رایانه). معماری (رایانه)(architecture)
طراحی ساختار کل یک بخش از یک سیستم رایانه ای. این اصطلاح طراحی نرم افزار های سیستمی نظیر سیستم عامل ها و همچنین به ترکیب سخت افزار و نرم افزار اساسی که رایانه های موجود روی یک شبکه را به هم مرتبط می کند نیز اشاره دارد. در واقع معماری رایانه، سیستم های رایانه ای، ریزپردازنده ها، مدار ها، و برنامه های سیستمی را در بر می گیرد. در طراحی یک سیستم رایانه ای معماران رایانه پنج عنصر اساسی را که سخت افزار یک سیستم را می سازند، در نظر می گیرند: واحد ریاضیات/منطق (ALU)، واحد کنترل، حافظه، ورودی و خروجی (I/O). با توجه به نیاز ها و کاربرد های مختلف، معماری های مختلفی برای سیستم های رایانه ای وجود دارد. از لحاظ پردازشی دو نوع معماری عمده به نام CISC و RISC وجود دارد. از لحاظ قابلیت توسعه سیستم (بعد از آن که ساخته شد) دو نوع معماری باز و بسته وجود دارد. در معماری باز قابلیت های سیستم را می توان بعد ها با افزودن مدار های اضافی افزایش داد. به همین سبب مشخصات سیستم هایی که معماری باز دارند در اختیار سایر تولید کنندگان نیز قرار می گیرد تا بتوانند تراشه ها و مدار های مکمل را بسازند؛ در مقابل، معماری بسته بیشتر در رایانه های مخصوص ـ مثلاً رایانه ای که دستگاه ماکروفر را کنترل می کند ـ به کار گرفته می شود که نیاز به توسعۀ بعدی ندارند. شبکه ها از لحاظ معماری به سه دسته اصلی حلقوی، خطیو ستاره ای تقسیم می شوند. در نوع دیگری از معماری، به اسم پردازش موازی، چند رایانه با هم ترکیب می شوند و یک سیستم منفرد می سازند. سیستم های رایانه ای موازی با بیش از هزار پردازنده را سیستم های موازی مقیاس بزرگمی گویند.

معنی کلمه معماری در ویکی واژه

معمار
منسوب به معمار، دانش و هنر طراحی و احداث ساختمان.
سبک و روش طراحی و ساخت بناها.

جملاتی از کاربرد کلمه معماری

گفتم از جور خیالت خانه دل شد خراب گفت چون گردد خراب اینخانه معماری شود
شد بمعماری عنایت تو بیت معمور اینسرای خراب
یاد معماری مجنون که ز خاکستر دل رنگ هر خانه که می‌ریخت بیابان می‌گشت
زهی بهر معماری این سرای تو را ز آب و گل بر کشیده خدای
دمادم چکد خون ز افسانه‌اش کند تیغ، معماری خانه‌اش
خاکیانی که به معماری تن کوشیدند در ره آب بقا سد سکندر بستند
طاقت صبر و سکون در سر کار دل رفت عاشقان خانه خرابند ز معماری دل
نبینی تا قیامت خواب ویرانی اگر دانی چه معماری است در دلها علی بن ابیطالب
کی به اوگفتم که از هجرت دلی دارم خراب کو به تعمیرش به وصل خویش معماری نکرد
به خدایی که از اشارت کن عالمی را نموده معماری