معما
معنی کلمه معما در لغت نامه دهخدا

معما

معنی کلمه معما در لغت نامه دهخدا

معما. [ م ُ ع َم ْ ما ] ( ع ص ، اِ ) پوشیده شده. || نابینا کرده شده. || مکان پوشیده. || به اصطلاح کلامی که به وجه صحیح دال باشد بر اسمی به طریق رمز و ایماکه پسند طبع سلیم باشد و در بعضی کتب چنین نوشته که معما به معنی بی دیده و بی نظر و در اصطلاح کلامی که دلالت کند به طریق رمز و ایما بر اسمی به طریق قلب یا تشبیه یا به حساب جمل یا به وجهی دیگر. ( غیاث ) ( آنندراج ). کلامی که دلالت کند بر اسمی به طریق رمز و ایما وچیستان. ( ناظم الاطباء ). این صنعت چنان باشد که شاعرنام معشوق یا نام چیزی دیگر در بیت پوشیده بیارد اما به تصحیف اما به قلب اما به حساب اما به تشبیه امابه وجهی دیگر و آن چنان باشد که از طبع نیک دور نباشد و از تطویل و الفاظ ناخوش خالی بود و این صنعت آن را شاید که طبعهای نقاد و خاطرهای وقاد را به استخراج آن بیازمایند. مثالش از شعر تازی مراست در برق :
خذالقرب ثم اقلب جمیع حروفه
فذاک اسم من اقصی منی القلب قربه.
مثال دیگر پارسی در نام میرک :
دیدم دو هفته ماه ز دیبا بر او سلب
کردم در او نگاه بماندم از او عجب
گفتم چه نامی ای بت گفتا کریم را
بنگار با شگونه و زو نام من طلب.
دیگر بلعلاء شوشتری در نام علی گوید:
تیری و کمانی و یکی نقش نشانه
بنگار و بپیوند به سوفار یکی تیر
نام بت من بازشناسی بتمامی
آن بت که به خوبیش قرین نیست به کشمیر.( حدائق السحر فی دقایق الشعر ).معما آن است که اسمی یا معنیی را به نوعی از غوامض حساب یابه چیزی از قلب و تصحیف و غیر آن از انواع تعیمت آن را پوشیده گردانند تا جز به اندیشه تمام و فکر بسیار به سر آن نتوان رسید و برحقیقت آن اطلاع نتوان یافت چنانکه در نام مسعود گفته اند:
چو نامش بپرسیدم از ناز زود
به دامن چو برخاست بربط بسود
به تازی بدانستم آن رمز او
که نامش ز بربط بسودن چه بود.( المعجم ص 430 ).عبارت است از آنکه نام چیزی را در بیتی به تصحیف یا قلب یا غیر آن تضمین کنند و لغز نیز عبارت از این معنی با زیادتی سؤال و جواب. ( نفایس الفنون ). نزد بلغاء کلامی است موزون که دلالت کند بطریق رمز و ایماء بر اسمی یا زیاده از آن بطریق قلب یا تشبیه یا بحساب جمل و یا بوجهی دیگر بملاحظه آنکه در هر لباسی که باشد طبع سلیم از قبول آن انکار ننماید و از تطویل الفاظ ناخوش خالی بود. ظاهر است که قید اسم به اعتبار اغلب و اکثر است.و الا روا بود که مستخرج از معما اسم نبود و سبب عدم اشتراط معما بنظم آن است که شاید از کلام غیرمنظوم اسمی اراده کنند. و معتبر نزد ارباب این فن حروف مکتوبه است نه ملفوظه. لهذا رعایت مد و قصر و تشدید و تخفیف لازم ندارند. چون بمجرد حصول حروف با ترتیب اسم ذهن مستقیم به اسم انتقال میکند رعایت حرکات و سکنات نیز اعتبار نمینمایند. و معما گور الابد است از دو چیز یکی تحصیل حروف که بمنزله ماده است و دیگری ترتیب آن برحسب تقدیم و یا تأخیر که بمثابه صورت است. واعمال معما بر سه گونه است. بعضی خاص به تحصیل ماده و آن را اعمال تحصیلی خوانند. و بعضی خاص به تکمیل صورت و آن را اعمال تکمیلی نامند، و بعضی عامند و خصوصیتی ندارند بهیچ یک از ماده و صورت. بلکه فائده آن تسهیل عمل دیگر است از اعمال تحصیلی و تکمیلی و آن را اعمال تسهیلی گویند. و اعمال تسهیلی چهار است : انتقاد، تحلیل ، ترکیب و تبدیل. و ذکر هریک در موضع خود مثبت است. و در جامع الصنایع گوید معما را متقدمان بر سه نوع دارند. اول معمای مبدل و آن در لفظ تبدیل مذکور شد. دوم معمای معدود و آن چنان است که به عددجمل حروف را جمع کنند و از آن نامی بیرون آرند. مثاله :

معنی کلمه معما در فرهنگ معین

(مُ عَ مّ ) [ ع . معمی ] (اِمف . ) ۱ - پوشیده . ۲ - کلامی که با رمز و اشاره بر مطلبی دلالت کند.

معنی کلمه معما در فرهنگ عمید

۱. (ادبی ) در بدیع، ذکر مطلبی یا اسمی به قلب، تصحیف، و تبدیل کلمات یا به حساب اعداد و جمل که پس از تفکر و تعمق بسیار کشف شود. مثال به اسم علی: چو نام او گذرد بر صوامع ملکوت / به قدر مرتبه هریک ز جا بلند شود. «ز جا» را اگر به مرتبه بلند کنند (بالا ببرند )، یعنی «ز» را که هفت است هفتاد و «ج» را که سه است سی و «الف» را که یک است ده بکنند «ع» و «ل» و «ی» به دست می آید.
۲. موقعیتی که معنی آن پوشیده باشد.
۳. (اسم مصدر ) [قدیمی] پوشیده بودن، ابهام.

معنی کلمه معما در فرهنگ فارسی

( اسم ) رسم الخط فارسی برای معمی و همین صورت در نوشته های فارسی غلبه دارد : وجود ما معمایی است حافظ . که تحقیقش فسون است و فسانه . ( حافظ . ۲۹۷ )
پوشیده شده یا نابینا کرده شده
با وجود اینکه : چون عبد المطلب بمرد وصایت ها بعباس کرد مع ما که او کهتر بود بسال از یازده پسر که او را بودند ....
با آنکه با وجود اینکه

معنی کلمه معما در دانشنامه عمومی

معما (فیلم ۱۹۶۳). معما ( به انگلیسی: Charade ) فیلمی در سبک جنایی و کمدی به کارگردانی و تهیه کنندگی استنلی دانن و نویسندگی پیتر استون با بازیگری کری گرانت و آدری هپبورن محصول سال ۱۹۶۳ میلادی است.
رجی لامبرت ( آدری هپبورن ) هنگام بازگشت از سفری تفریحی با جنازهٔ شوهرش روبرو می شود. چهار مرد به دنبال رجی هستند و مردی ( کری گرانت ) به کمکش می آید که معلوم نیست قهرمان است یا جاسوس یا قاتل…
• آدری هپبورن
• توماس چلیمسکی
• دومینیک مینوت
• کری گرانت
• ژاک مارین
• ند گلس
• جیمز کابرن
• جرج کندی
• والتر ماتائو
• پل بونیفاس
• کلمان هراری
این فیلم کاندیدای اسکار بهترین موسیقی در سال ۱۹۶۴ شد.
معما (فیلم ۲۰۰۱). معما ( به انگلیسی: Enigma ) فیلمی به کارگردانی مایکل اپتد، محصول سال ۲۰۰۱ کشور آمریکا و بریتانیا است؛ که ابتدا در تاریخ ۲۲ ژانویه ۲۰۰۱ در جشنواره فیلم ساندنس به اکران درآمد. فیلم براساس رمان «معما» از رابرت هریس، رمان نویس انگلیسی، ساخته شده است؛ که داستان آن دربارهٔ ماشین رمزگشایی انیگمای بلتچلی پارک در جنگ جهانی دوم است. موسیقی متن این فیلم، آخرین ساخته جان بری، آهنگساز فیلم و رهبر ارکستر بریتانیایی است. دوگری اسکات، کیت وینسلت، جرمی نورثام، سافرون باروز و تام هالندر بازیگران این فیلم هستند.
معما (فیلم ۲۰۰۵). معما ( به هندی: Paheli ) یا از نفرت تا محبت فیلمی است که در سال ۲۰۰۵ در هندوستان اکران شد. این فیلم را با توجه به ضعف شدید فیلم نامه های سینمای بالیوود، می توان فیلمی درخور توجه دانست. به طوری که در آن سال این فیلم به نمایندگی از سینمای هندوستان به جشنوارهٔ اسکار فرستاده شد. معما که موضوعش یک افسانهٔ قدیمی هندی است، بازسازی شدهٔ یک فیلم هندی ساخته شده در سال ۱۹۷۷ میلادی است. فیلم، فیلم خوش ساختی است، به طوری که بیننده را از همان دقایق آغازین با خود همراه می کند و گاهی نیز به تفکر وامی دارد.
لاچی ( با بازی رانی موکرجی ) دختر زیبایی است که با مردی ثروتمند اما بی احساس و حریص یعنی کیشانلال ( با بازی شاهرخ خان ) ازدواج می کند. کیشانلال پس از مراسم عروسی، عروس را با کاروان همراه خود به شهرش می برد. در راه روحی لاچی را می بیند و عاشقش می شود. وقتی عروس به خانهٔ داماد می رسد از تصمیم شوهرش باخبر می شود که تصمیم دارد برای تجارت به سفری پنج ساله برود و این ضربهٔ بزرگی برای نوعروس است. فردای آن روز کهکیشانلال برای تجارت راهی سفر می شود، روحی که عاشق لاچی شده بود ظاهر می شود و از لاچی می خواهد که با وی زندگی کند…
معما (فیلم ۲۰۱۳). معما یا چیستان ( به انگلیسی: Riddle ) فیلمی محصول سال ۲۰۱۳ و به کارگردانی جان هارتمن و نیکلاس مروس است. در این فیلم بازیگرانی همچون الیزابت آرنوا، وال کیلمر، دیورا برد، ویلیام سدلر و رایان مالگرینی ایفای نقش کرده اند.
معنی کلمه معما در فرهنگ معین
معنی کلمه معما در فرهنگ عمید

معنی کلمه معما در دانشنامه آزاد فارسی

مُعَمّا
در اصطلاح بدیع، پنهان کردن نام شخص یا چیزی در سخن که برای یافتن آن باید از محاسبات حروف ابجد یا بازی با خط و حروف یا تغییر و معکوس کردن کمک گرفت. در معما باید نشانه هایی به دست داد تا با توجه به آن ها در یافتن پاسخ کوشش کرد. این نشانه ها را «اصول» می نامند: چو نامش بپرسیدم، از ناز زود/به دامن چو برخاست بربط بسود/به تازی بدانستم آن رمز او/که نامش ز بربط بسودن چه بود که «سودن» به عربی «مسّ» و «بربط» به عربی «عود» است که از مجموع این دو نام «مسعود» ساخته می شود. نام بت من ز غایت لطف/سیبی ست نهاده بر سر سرو، که مقصود از «سیبی ست» ۲۰×۳۰ است که ۶۰۰ در حروف ابجد معادل حرف «خ» است و اگر آن را بر سر «سرو» بگذاریم نام «خسرو» ساخته می شود. کاربرد معما در شعر فارسی از قرن ۵ق صورتی پیچیده گرفت، اما دورۀ رواج معماسازی بین قرن های ۹ تا ۱۱ق است؛ چنان که در این دوره برخی شاعران لقب «شاعران معمایی» گرفتند و رساله هایی در حل معما نوشته شد ازجمله حلل المطرز شرف الدین علی یزدی، حلیةالحلل جامی. صنعت معماسازی با رواج سبک هندی در شعر فارسی رفته رفته از سکه افتاد و گویا ابهام ها و پیچیده گویی های این سبک میل شاعران را به معما کاست.

معنی کلمه معما در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] معما اسم مفعول از مصدر تعمیه به معنی کور کردن است.
با آن که بسیاری از شاعران قرن نهم و دهم در این فن بسیار مهارت به خرج داده اند و این صنعت در کتب سنتی جزء صنایع بدیعی معنوی آورده شده است، اما اکثر محققان برای آن به عنوان یک صنعت، ارزشی قائل نیستند، استاد همایی می گوید: ساختن معما و حل کردن آن جز تلف کردن وقت و بیهوده کاری نتیجه ای ندارد و تنها به درد کسی می خورد که بیکار در گوشه ای مثل زندان افتاده باشد.
گسترش صنعت معما
از قرن ششم به بعد بر پیچیدگی و ابهام این گونه اشعار معماگونه افزوده شد و بیش از پیش مورد توجه و طبع آزمایی گویندگان قرار گرفت و تقریبا بیشتر شعرا قسمتی از وقت خود را صرف ساختن این معماها کردند. این فن در دوره ی تیموری و صفوی نیز رواج زیادی پیدا کرد و ساختن معماهای دشوارتر، مهارت و استادی تلقی می شد. این جریان تقریبا تا قرن دوازدهم دوام دارد و سرانجام این تکلفات ادبی با ظهور نهضت بازگشت ادبی به سبک قدما سپری می شود. قرن نهم و دهم دوره ی شیوع و اعتبار معما و به طورکلی گونه ی شعر تکلف آمیز است. جامی شاعر قرن نهم و دو معاصر او "ملا میرحسین معمایی" و "ملا شهاب الدین حقیری معمایی" و "محتشم کاشانی" معاصر شاه طهماسب و "ملا حیدر معمایی" معاصر شاه عباس و بالاخره "ملا اهلی شیرازی" که بنا به گفته ی صاحب تذکره ی نصرآبادی در معما و لغز و اشعار مصنوع بی مانند بوده است، همگی از شاعرانی هستند که معما و لغزگونه های زیادی در آثار آنان دیده می شود. اینان غالبا در جمع های ادبی که معمولا در قهوه خانه ها تشکیل می شد، گرد هم می آمدند و معماهای خود را طرح می کردند و هر یک به حل معمای دیگری می کوشید و از این راه در تبحر و مهارت بر یکدیگر سبقت می جستند. برخی از این شاعران آن قدر در این نوع شعر تخصص می جستند که به معمایی شهرت می یافتند. "جامی" خود به تبحر خویش در این فن اشاره می کند:به قصد قصائد شدم تیزگام ••• برآمد به نظم معمام نام
نقلی در تذکره نصرآبادی
...

معنی کلمه معما در ویکی واژه

enigma
dilemma
پوشیده.
کلامی که با رمز و اشاره بر مطلبی دلالت کند.

جملاتی از کاربرد کلمه معما

تا نگشائی دهان میان بنبندی کس نکند در میانه حل معما
نشود خاک تا به روز شمار همچو خورشید، پنجه ی معمار
قفل‌گنج زر است خاموشی از صدف پرس این معما را
هر شبنمی در این ره صد بحرِ آتشین است دردا که این معما شرح و بیان ندارد
چون ابر بهار میر بستان معمار خرابی گلستان
تا توان چون خضر شد معمار دیوار یتیم ازمروت نیست کردن سعی درتعمیر خویش
عقل معمار این جهان آمد عشق ویرانی دکان آمد
بادا هدایت تو که معمار دانش است تیغ زبان جوهریان را فسان علم
خانه ویرانست اینجا تا به خود جنبد نسیم خشت چیند تا کجا بر رنگ و بو معمار گل
برقع کاینات را برداشت این معمای ما به ما بگشود