معتذر

معنی کلمه معتذر در لغت نامه دهخدا

معتذر. [ م ُ ت َ ذِ ] ( ع ص ) عذرخواهنده. ( آنندراج ). آنکه خود را معاف می دارد و پوزش می خواهد.( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). پوزش خواه صاحب عذر. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به اعتذار شود. || شکایت کننده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به اعتذار شود.

معنی کلمه معتذر در فرهنگ معین

(مُ تَ ذِ ) [ ع . ] (اِفا. ) عذر آورنده .

معنی کلمه معتذر در فرهنگ عمید

کسی که عذر بیاورد، عذرآورنده، عذرخواهنده.

معنی کلمه معتذر در فرهنگ فارسی

عذر آورنده، عذرخواهنده، کسی که عذربیاورد
( اسم ) عذر آورنده پوزش خواه جمع : معتذرین .

جملاتی از کاربرد کلمه معتذر

علاج رنج خود اکنون جز این نمی دانم که معتذر ز گناهان و معترف به قصور
شاه را انکار بود و فتح لابه می فزود تا رسید از شهر فوجی از ثقات معتذر