معامل

معنی کلمه معامل در لغت نامه دهخدا

معامل. [ م ُ م ِ ] ( ع ص ) معامله کننده... و به معنی خرید و فروخت کننده. ( غیاث ) ( آنندراج ). معامله کننده و خرید و فروخت نماینده. ( ناظم الاطباء ). سوداگر. آنکه داد وستد کند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
تو فارغ از آنکه بیدلی هست
و اندوه ترا معاملی هست.نظامی.قلب اندوده حافظ بر او خرج نشد
کاین معامل به همه عیب نهان بینا بود.حافظ.|| در اسکندرنامه کنایه از مشتاق و آرزومند چنانکه اکثر شارحین ثقات نوشته اند. ( غیاث ) ( آنندراج ). مشتاق و آرزومند. || هم کسب و هم صنعت. ( ناظم الاطباء ).
معامل. [ م َ م ِ ] ( ع اِ ) ( عربی جدید ) ج ِ مَعمَل. کارخانه ها. ( یادداشت به خطمرحوم دهخدا ). ج ِ مَعمَل ، موضع عمل. ( از المنجد ).

معنی کلمه معامل در فرهنگ معین

(مُ مِ ) [ ع . ] (اِفا. ) معامله کننده .

معنی کلمه معامل در فرهنگ عمید

معامله کننده، خرید وفروش کننده.

معنی کلمه معامل در فرهنگ فارسی

معامله کننده، خریدوفروش کننده
( اسم ) ۱ - معامله کننده خرید و فروش کننده . ۲ - مشتاق آرزومند : قلب اندود. حافظ بر او خرج نشد که معامل بهمه عیب نهان بینا بود . ( حافظ )
جمع معمل کارخانه ها

جملاتی از کاربرد کلمه معامل

فردا که معاملان هر فن طلبند حسن عمل از شیخ و برهمن طلبند
گفت: آن معاملت تو با من کردی تو را دعای نیک می‌کردمی. نصیب من از این معاملت که تو کردی بهشت بود. نخواستم که نصیب تو دوزخ بود.
دفتر مرکزی این شرکت در شهر ونکوور، بریتیش کلمبیا قرار دارد و بخشی از سهام آن در بازارهای بورس نیویورک و بورس تورنتو معامله می‌شود.
چون از معرفت عنوان مسلمانی فارغ شدی و خود را بدانستی و حق تعالی را بشناختی و دنیا و آخرت را بدانستی، به ارکان معاملت مسلمانی مشغول باید شد، چه از آن جمله معلوم شد که سعادت آدمی در شناخت حق تعالی است و در بندگی وی.
ای خواجه تویی معامل من برخیز ز خواب و چشم وا کن
در معاملات این ابزارها، اصل دارایی جابه‌جا نشده و عملکرد قیمت آن ناشی از تغییرات قیمت کالای مربوط است.