معاضد

معنی کلمه معاضد در لغت نامه دهخدا

معاضد. [ م َ ض ِ ]( ع اِ ) ج ِ مِعضَد به معنی بازوبند. ( آنندراج ). ج ِ معضد. ( ناظم الاطباء ) ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : وللاناث مالهن من المداری والأکالیل و الاسورة... و المعاضد. ( الجماهر ص 22 ). و رجوع به معضد شود.
معاضد. [ م ُ ض ِ ] ( ع ص ) یاری نماینده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). یاری کننده و دستگیر و معاون و مددگار و هم بازو. ( ناظم الاطباء ). دستیار. یار. معین. ناصر. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : سروران ایشان به خلیفه نوشتندکه ما بندگان آل سلجوق... هواخواه دولت عباسی ، مطواع و معاضد اسلام... هستیم. ( سلجوقنامه ظهیری ص 17 ).

معنی کلمه معاضد در فرهنگ معین

(مُ ض ) [ ع . ] (اِفا. ) یاری کننده ، کمک - کننده .

معنی کلمه معاضد در فرهنگ عمید

یاری کننده، هم بازو، یارویاور.

معنی کلمه معاضد در فرهنگ فارسی

یاری کننده، همبازو، یارویاور
( اسم ) یاری کننده کمک کننده : سلجوقیان ... سروران ایشان بخلیفه نوشتند که مابندگان آل سلجوق ... هواخواه دولت عباسی مطواع و معاضد اسلام ... هستیم .

جملاتی از کاربرد کلمه معاضد

با پایان جنگ جهانی نخست، شیخ اسدالله ممقانی به ایران بازگشت. به سبب اجتهادش در فقه، معاضدالسلطنه پیرنیا، وزیر دادگستری از او برای عضویت در دیوان تمیز دعوت کرد اما او نپذیرفت و برای کامل کردن تحصیلات در زمینه حقوق بار دیگر به استانبول رفت. چندی نیز در پاریس به آموختن حقوق و پژوهش سرگرم بود.
ادارهٔ معاضدت قضائی یکی از زیرمجموعه‌های کانون وکلای دادگستری در ایران است که وظیفهٔ آن ارائهٔ خدمات وکالتی و مشاورهٔ حقوقی رایگان به افراد نیازمندی است که توانائی پرداخت حق‌الوکالهٔ وکیل دادگستری را ندارند. این اداره که بدون دریافت بودجهٔ دولتی و با هزینه و توسط وکلای دادگستری اداره می‌شود، از سال ۱۳۱۵ و هم‌زمان با تصویب قانون وکالت صورت قانونی به خود گرفته و در حال فعالیت می‌باشد.
ای بقضا هیبت تو بوده معاضد ای بقدر فکرت تو گشته معاون
با به راه افتادن جنگ جهانی اول و اشغال ایران، عوارض گمرکات کاهش یافت و معاضدالملک برای تآمین بودجه مدارس با مشکل روبرو شد. او این کسری بودجه را با برگزاری نمایش، اخذ اعانه و حق التولیه مسجد عمادالدوله تأمین می‌کرد. معاضد‌الملک تا اول ربیع‌الاول (دی) ۱۲۹۴ خورشیدی ریاست معارف کرمانشاهان را به عهده داشت و سپس جای خود را به سید ابوالقاسم بهبهانی داد.
ابوالحسن پیرنیا، (معاضدالسلطنه) در سن هفتاد ساگی، در تاریخ ۱۳۱۸ خورشیدی، در شیراز چشم از جهان پوشید و در باغ مصلای نائین، آرامگاه خوانوادگی پیرزاده و پیرنیا به خاک سپرده شده است.
همه دولت مساعد چو بود ببزم قاعد همه غارت معاضد چو شود بکاخ قائم