معاصرت

معنی کلمه معاصرت در لغت نامه دهخدا

معاصرت. [ م ُ ص َ/ ص ِ رَ ] ( از ع ، اِمص ) هم عصر بودن. معاصر بودن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به معاصرة شود.
معاصرة. [ م ُ ص َ رَ ] ( ع مص ) هم عصر بودن. ( از اقرب الموارد ).

معنی کلمه معاصرت در فرهنگ معین

(مُ ص رَ ) [ ع . معاصرة ] (مص ل . ) هم عصر بودن .

معنی کلمه معاصرت در فرهنگ عمید

با کسی هم عصر بودن، هم زمان بودن.

معنی کلمه معاصرت در فرهنگ فارسی

( مصدر ) هم عصر بودن هم زمان بودن .

معنی کلمه معاصرت در ویکی واژه

معاصرة
هم عصر بودن.

جملاتی از کاربرد کلمه معاصرت

منابع بسیاری در مورد ابراهیم موصلی نوشته‌اند که دیوان ابوالعتاهیه (درگذشتهٔ ۲۱۰ قمری) از قدیمی‌ترین آن‌هاست و شذرات الذهب ابن عماد (درگذشتهٔ ۱۰۸۹ قمری) از نمونه‌های معاصرتر. اما در این میان، کتاب اغانی از ابوالفرج اصفهانی منبع اصلی دانسته می‌شود و تمام آثار بعدی، کمابیش هرآنچه در اغانی آمده‌است را نقل کرده‌اند.