معاء

معنی کلمه معاء در لغت نامه دهخدا

معاء. [ م ِ ] ( ع اِ ) روده. مَعْی ْ. مِعی ̍. ج ، امعیة. ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).مَعْی ْ. مِعی ̍. ( منتهی الارب ). و رجوع به معی شود.
- معاء اعور ؛ روده کور. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به روده شود.
- معاء دقاق ؛ روده باریک. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به روده شود.
- معاء صائم ؛ روده تهی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به روده شود.
- معاء غلاظ ؛ روده فراخ. روده بزرگ. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به روده شود.
- معاء مستقیم ؛ آخرین روده که چستا نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). روده راست. راست روده. و رجوع به روده شود.
معاء. [ م ُ ] ( ع مص ) بانگ کردن گربه. ( ازمنتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

معنی کلمه معاء در فرهنگ معین

(مِ ) [ ع . ] (اِ. ) روده . ج . امعیه .

معنی کلمه معاء در ویکی واژه

روده.
امعیه.

جملاتی از کاربرد کلمه معاء

قهر شاهین انتقامت اخگر دل در برش چون در امعاء شترمرغ از اسف بگداخته
گر ریسمان نداشت در امعاء چو عنکبوت چندین هزار نخ، چه برانداخت از دهان