معا

معنی کلمه معا در لغت نامه دهخدا

معا. [ م ِ ] ( از ع ، اِ ) روده. ( ناظم الاطباء ). روده. رودگانی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). به فارسی روده و به ترکی باقرساق نامند. ( فهرست مخزن الادویه ). و رجوع به معاء شود.
( معاً ) معاً. [ م َ عَن ْ ] ( ع ق ) با هم و همراه هم و با همدیگر. ( ناظم الاطباء ). باتفاق. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به مع شود.

معنی کلمه معا در فرهنگ عمید

روده.

معنی کلمه معا در فرهنگ فارسی

با هم و همراه هم و با همدیگر باتفاق .

جملاتی از کاربرد کلمه معا

زنی بادیه نشین را گفتند: از کجا معاش خویش آرید؟ گفت: اگر از جائی که همی دانیم، معاش نخوریم، زنده نمانیم.
من اگر چند نی‌ام زاهد و هستم قلّاش هستم آزاد و نی‌ام بندهٔ اسباب معاش
بِکَلَامٍ لَوَ اَنَّ لِلدَّهرِ سَمعاً مَالَ مِن حُسنِهِ اِلی الإِصفَاءِ