مع ذلک
معنی کلمه مع ذلک در فرهنگ عمید
معنی کلمه مع ذلک در فرهنگ فارسی
معنی کلمه مع ذلک در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه مع ذلک
و روی لو لا ان تکون سنّة او یجزع النّساء لترکته حتّی یحشر من بطون السّباع و حواصل الطّیر، ثمّ قال: اما و اللَّه مع ذلک لامثلنّ بسبعین منهم مکانک
و قیل نسلک الذّکر، «فِی قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ» باسماع النبی ایّاهم ذلک و هم مع ذلک «لا یُؤْمِنُونَ بِهِ» همچنین میسازیم و مینمائیم و میکنیم این پیغام را در دلهای ایشان که در علم من ناگرویدگانند تا بنگروند بآن، همانست که در جای دیگر گفت: «کَذلِکَ سَلَکْناهُ فِی قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ، لا یُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّی یَرَوُا الْعَذابَ الْأَلِیمَ» جای دیگر گفت: «وَ ما کانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ یَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَی الَّذِینَ لا یَعْقِلُونَ». فی هذه الآیات و نظائرها ردّ علی المعتزلة و القدریّة و قد شرحناها فی غیر موضع، «وَ قَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِینَ» ای تقدّمت عادتهم فی التکذیب بالآیات فهؤلاء یقتفون آثارهم فی الکفر و التّکذیب. و قیل «خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِینَ» فی اهلاکی ایّاهم و ما حلق بهم من المثلات بعد التّکذیب.
دوم آنکه خوف او از امری باشد که وجود آن احتمالی باشد و ممکن باشد که وقوع نیابد، و شدن و نشدن آن در دست آن شخص نباشد این خوف نیز مانند اول خلاف مقتضای عقل و از نادانی و جهل است، بلکه این از اولی بدتر است زیرا که هر دو شریک اند در اینکه علاج و چاره آن در دست آدمی نیست و مع ذلک در این نوع احتمال می رود که آن امر وقوع نیابد و متحقق نشود.
وَ الْبَنِینَ و از شهوات دنیا که مردم آن را سخن دوست دارند پسرانند، مصطفی ص گفت انّهم لثمرة القلوب و قرّة الاعین، و انهم مع ذلک لمجبنة منجلة محزنة.
فاخبر اللَّه سبحانه انّهم متمسّکون بالجهل و الضلال، عادلون عن الرشد و الصواب، و هم مع ذلک کانوا مکلّفین بقبول الحق. فثبت انّ الاستطاعة التی یحصل بها الضلال غیر الاستطاعة التی یحصل بها الهدی و الایمان.