مظاهر. [ م َ هَِ ] ( ع اَ ) ج ِ مَظْهَر. رجوع به مَظْهَر شود. مظاهر. [ م ُ هَِ ] ( ع ص ) یارمندی کننده. ( آنندراج ). حمایت کننده و پشت به پشت دهنده. نگهبان و دستگیر و مددکار. ( ناظم الاطباء ). || آنکه با اهل خود ظهار کند و گوید انت علّی کظهر امی. ( از تفسیر ابوالفتوح رازی ، سوره احزاب ص 259 ). کسی که زن خود را ظهار می کند. زوجی که ظهار را صورت خارجی میدهد. و رجوع به ظهار در همین لغت نامه شود.
حقیقت را به بین اندر مظاهر ورای جسم و جان الله اکبر
برسی بدین معما که بباطن و بظاهر چو ز چشم جان ببینی بحقیقت مظاهر
چون خاست ظهور از مظاهر اسما و صفات را کمالات
در مظاهر من و تویی گنجد در حقیقت کجا دویی گنجد
در زمین کربلا کردی ز یکرنگی شتابی تا ز خون گردد حنایت یا حبیببن مظاهر
یک جلوه ز عکس رویت افتاد بر روی مظاهر و مجالی
ای که در ظاهر مظاهر آشکارا کرده ای سر پنهان هویت را هویدا کرده ای
اسم و صفت و مظاهر و مظهر کو خود نام و نشان و باطن و ظاهر کو
بهائیان معتقدند که درک مستقیم ذات خداوند غیرممکن است. اگر چه دسترسی مستقیم به خداوند امکانپذیر نیست، ولی بهائیان اعتقاد دارند که خداوند قصد و اراده خود را به اشکال مختلف معرفی میکند. او هر از چند گاهی با استفاده از فرستادگان خودش که در دین بهائی به آنها مظاهر ظهور الهی گفته میشود با بشر مکالمه میکند. این مظاهر ظهور قصد دارند ادیان را در جهان اشاعه داده و برپا کنند. در آموزههای آئین بهائی گفته میشود که خداوند بسیار بزرگتر از آن است که توسط انسانها بهطور کامل درک شود و حتی تصویری کامل از وی به دست آید.