مطرود. [ م َ ] ( ع ص ) رانده و دور کرده شده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). رانده شده. ( غیاث ). رانده شده. دور کرده شده. مردود شده. ( ناظم الاطباء ). رانده. رانده شده. دور کرده شده. طرید. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : هر که آخِربین تر او مسعودتر هر که آخُربین تر او مطرودتر.مولوی.بداندیش نادان که مطرود باد ندانم چه میخواهد از طرد من.سعدی.
معنی کلمه مطرود در فرهنگ معین
(مَ ) [ ع . ] (اِمف . ) رانده شده ، طرد شده .
معنی کلمه مطرود در فرهنگ فارسی
رانده شده، دورکرده شده ( اسم ) رانده شده دور کرده : و در خلال این مباحث بمذاهب مخالفان خاص محمد بن زکریای رازی که مطرود و مغضوب متکلمان اسمعیلیه است سخت تاخته . جمع : مطرودین .
معنی کلمه مطرود در دانشنامه عمومی
مطرود (فیلم ۲۰۰۲). مطرود ( به هندی: Karz: The Burden of Truth ) یا مطرود: مسئولیت حقیقت فیلمی است محصول سال ۲۰۰۲ و به کارگردانی هری باوجا است. در این فیلم بازیگرانی همچون سانی دئول، سونیل شتی، شیلپا شتی، اشوتوش رانا، کیرون کهیر، جانی لور، هیمانی شیوپوری ایفای نقش کرده اند.
جملاتی از کاربرد کلمه مطرود
هاول نیز نوشته که این کتاب از کتابهای ملانی کلاین و نظریه انتقادی اجتماعی (۱۹۸۹) نوشته سی. فرد آلفرود بهتر و پربارتر است. برتمان نوشته کتاب کتاب اروس و تمدن کتابی هیجانانگیز است که نقش مهمی در اثرگذاری مارکوزه داشتهاست. کیمبال نیز کتاب «اروس و تمدن» و «انسان تکساحتی» (۱۹۶۴) را تاثیرگذارترین کتابهای مارکوزه خوانده و نوشته که دیدگاههای او بهرغم تفاوتهای اساسی در لحن بسیار شبیه و موازی با نقطهنظرات نورمان او. براون است و دیدگاههای هر دو متفکر را اشتباه، مضر و مطرود دانستهاست.
همه افعال مطرود است مطرود بود نقص و کمالش جمله نابود
این گله زان نعمتی کن کت زند از در ما دور و مطرودت کند
ایا شده بوفاق تو دوستان مقبول و یا شده بخلاف تو دشمنان مطرود
چیست جرمش؟ کرده چندی پیش، از آزادی حدیت تا ابد زبن جرم مطرود در سلطان بود
مَلْعُونِینَ ای مطرودین، أَیْنَما ثُقِفُوا وجدوا و ادرکوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِیلًا ای الحکم فیهم هذا علی جهة الامر به.
«قالَ فَاخْرُجْ مِنْها» من السّماء و قیل من الجنّة، و قیل من صورة الملائکة، «فَإِنَّکَ رَجِیمٌ» ملعون مطرود. و قیل معنی رجیم ای ان حاولت الرّجوع الی السّماء رجمت بالشّهاب کما یرجم الشّیاطین.
تا به زرق و شید ادنی مدبر مطرود را در خور قرب بساط بزم اوادنی کنند
همه مخلوق سهیلی ز چه؟ از دزدی رای همه مطرود خلایق ز چه؟ از نقص شعور
وَ تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوی همه را بر و تقوی میفرماید، اما قومی را راه اثم و عدوان در پیش مینهد، و از بر و تقوی برمیگرداند، کار نه آن دارد که بر خواند، کار آن دارد که کرا در گذارد، و کرا پسندد. مقبولان حضرت دیگرانند، و مطرودان قطیعت دیگر. باردادگان ادْخُلُوها بِسَلامٍ دیگرند، و محرومان اخْسَؤُا فِیها دیگر. میگوید جل جلاله: أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا. خلقت الخیر و قدرته، فطوبی لمن خلقته للخیر، و اجریت الشر علی یدیه. وَ تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوی گفتهاند که: بر اینجا موافقت شرع است در امید نجات عقبی، و تقوی مخالفت نفس است در طلب رضای مولی، و اثم مخالفت شرع است در طلب حطام دنیا، و عدوان موافقت نفس است در معصیت مولی. گفتهاند: معاونت بر برّ و تقوی آنست که خود بر جاده دین بر استقامت روی، و سیرت بر طریقت پسندیده داری، تا دیگران بر تو اقتدا کنند، و بر سنن صواب بر اتباع تو راست روند، و معاونت بر اثم و عدوان آنست که راه کژ گیری، و سنّت بد نهی، تا دیگران بر راه تو روند، و خلق بد گیرند.
قوامالسلطنه مطرود سرکار به غیر از ذات اشرف لیس فیالدار