مطبعه

معنی کلمه مطبعه در لغت نامه دهخدا

( مطبعة ) مطبعة. [ م َ ب َ ع َ ] ( ع اِ ) دارالطباعة. جائی که در آن کتاب و امثال آن طبع کنند. ( از اقرب الموارد ) ( از محیطالمحیط ). مطبعه. و رجوع به همین کلمه شود.
مطبعة. [ م ُ ب َ ع َ ] ( ع ص ) ماده شتر سنگین از حمل. ( از اقرب الموارد ).
مطبعه. [ م َ ب َ ع َ / ع ِ ] ( ع اِ ) چاپخانه و جایی که در آن نوشتجات را چاپ میکنند. ( ناظم الاطباء ). دارالطباعه. چاپخانه. چاوخانه. باسمه خانه. ج ، مطابع. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
مطبعه. [ م ُ طَب ْ ب َ ع َ ] ( ع ص ) شتر ماده گرانبار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ماده شتر گرانبار. ( ناظم الاطباء ). ماده شتر سنگین از حمل. ( از محیط المحیط ). || ماده شتر استوار خلقت از گوشت و پیه. ( از معجم متن اللغة ). ماده شتر فربه. ( از اقرب الموارد ). || خیک پر از طعام.( از اقرب الموارد ). خیک پر. ( از معجم متن اللغة ).

معنی کلمه مطبعه در فرهنگ معین

(مَ بَ عِ ) [ ع . ] (اِ. ) چاپخانه .

معنی کلمه مطبعه در فرهنگ عمید

جای چاپ کردن اوراق، چاپخانه.

معنی کلمه مطبعه در فرهنگ فارسی

( اسم ) چاپخانه : مطبعه بیکار و سرگردان شده روزنامه بی خبر و یلان شده . ( بهار ) جمع : مطابع .
ماده شتر سنگین از حمل

معنی کلمه مطبعه در ویکی واژه

چاپخانه.

جملاتی از کاربرد کلمه مطبعه

تلاش‌های فرهنگی این ولایت، از سال ۱۳۴۰، با نشر هفته نامهٔ «دیوه» و فعالیت مطبعه دولتی رسماً آغاز گردید و به‌طور فزاینده ای تسریع یافت. با درنظرداشت تاریخ غنی جوزجان در گذشته، این ولایت با پیشینه‌های تاریخی خویش یکی از ولایات باستانی افغانستان محسوب می‌گردد.