مطالعه کردن. [ م ُ ل َ ع َ / ل ِ ع ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بررسی کردن.نگریستن در چیزی برای وقوف بر احوال آن : طلیعه فرستند و احوال ترکمانان مطالعه کنند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 379 ). بوزنه گرد انجیرستان می گشت و یک یک را مطالعه می کرد بعضی به کار می برد و بعضی برای ذخیره ایام مستقبل خشک می کرد. ( سندبادنامه ص 164 ). تو خود مطالعه باغ و بوستان نکنی که بوستان بهاری و باغ لاله ستان.سعدی.|| قرائت کردن. خواندن کتاب یا مکتوبی بی آواز. مرور کردن کتابتی به چشم : تا حکماء آن را برای استفادت مطالعه کنند. ( کلیله و دمنه ). زایچه طالعت مطالعه کردم سلطنت از موضع السهام برآمد.خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 147 ).بسیار کرده دفتر خوبی مطالعه جز روی تو نیافته سر دفتر آفتاب.خاقانی ( ایضاً ص 59 ).
معنی کلمه مطالعه کردن در فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - بدقت نگریستن در چیزی برای و قوف بدان : پس از مکه بهندوستان آمد و حال مطالعه کرد . ۲ - خواندن کتاب یا نوشتهای و فهمیدن آن . بررسی کردن نگریستن در چیزی برای وقوف بر احوال آن .
معنی کلمه مطالعه کردن در ویکی واژه
مطالعه+کردن بررسی کردن. نگریستن در چیزی برای وقوف بر احوال آن. خواندن. قرائت کردن. خواندن کتاب یا مکتوبی بیآواز. مرور کردن کتابتی به چشم.
جملاتی از کاربرد کلمه مطالعه کردن
تحقیقات در مورد انرژی الکتریکی در قرن نوزدهم پیچیدهتر شد. در سال ۱۸۲۴ سر دیوید بروستر نامی را به نام امروزی گذاشت. ویلیام تامسون در سال 1878 و ولدمار وویگت در سال 1897 به توسعه نظریه ای برای فرآیندهای تولید برق الکتریکی کمک کردند. پیر کوری و برادرش، ژاک کوری، در دهه ۱۸۸۰ میلادی در مورد پیروالکتریسیته مطالعه کردند؛ و منجر به کشف برخی از مکانیزمهای موجود در پیزوالکتریکی شدند.
ملک را در دل آمد جمال لیلی مطالعه کردن تا چه صورت است موجب چندین فتنه.
تنآرامی برای آرامش عمومی تن و ذهن و روان و فعالیتهای فکری، هنری و کار مانند مطالعه کردن و … مؤثر است؛ و حتی مقدمه ایست برای دیگر مهارتهای آرامشبخش.
خوشا مطالعه کردن جمالِ بستان را به موسمی که صبا تازه می کند جان را
ستارهشناسان بعدی، حرکات اجرام آسمانی را برمبنای این نظریه مطالعه کردند که زمین ساکن است و در مرکز عالم «جِئوسنتِریسم» قرار دارد. نفوذ و سلطه این نظریه تا سال ۱۵۴۳، یعنی تا زمانی که کوپرنیک کتاب خود را منتشر کرد و با پذیرش عقیده آریستارخوس، زمین را برای همیشه از مرکز جهان بودن بیرون راند، حاکم بود.
نیست مرا طاقت مطالعه کردن فتنه همان مصلحت که زیر نقاب است