مضحک. [ م َ ح َ ] ( ع اِ ) جای خندیدن.( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). آن جزئی که در خنده کننده ، دندانها در وی ظاهر می گردد. ومحل خندیدن. ( ناظم الاطباء ). || چیزی و کسی که بر او خندند. ( آنندراج ). چیزی و یا کسی که بر وی بخندند. ( ناظم الاطباء ) . مضحک. [ م ُ ح ِ ] ( ع ص ) خنده آورنده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). هرچیز که خنده می آورد و سبب خنده و تفریح می گردد و خرمی می آورد و مقلد و بذله گو و آنکه می خنداند و استهزاء می کند و فسوس می نماید. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ). مضحک. [ م ُ ح َ ] ( ع ص ) خنده کرده شده و استهزاء شده. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).
خنده آور، خنده دار ( اسم ) آنکه یا آنچه باعث خنده شود خنده آور . خنده کرده شده و استهزائ شده
معنی کلمه مضحک در دانشنامه عمومی
مضحک (فیلم). مضحک ( انگلیسی: Foolish ) فیلمی در ژانر کمدی به کارگردانی دیو میرز است که در سال ۱۹۹۹ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به مستر پی و ادی گریفن اشاره کرد.
معنی کلمه مضحک در ویکی واژه
buffo ridicolo خنده آور.
جملاتی از کاربرد کلمه مضحک
بو نعیم دوازده بخورد و بگریخت و داود میمیندی مستان افتاد و مطربان و مضحکان همه مست شدند و بگریختند، ماند سلطان و خواجه عبد الرزّاق . و خواجه هژده بخورد و خدمت کرد رفتن را، و با امیر گفت «بس، که اگر بیش ازین دهند، ادب و خرد از بنده دور کند» امیر بخندید و دستوری داد، و برخاست و سخت بادب بازگشت.
از گدا مضحک است، استغنا همه هیچ و خدای راست، غنا
این که نوشته بودید که خوب پر کرده اید تا چطور خالی کنید؛ جواب این است که: ما بسیار از این خوب ها پر کرده ایم و باقتضای آنجا هر طور خالی شود خواه توب مهلک باشد و یا تیر مضحک، خالی از شعف دوستان و تلف دشمنان نخواهد بود. تو گرو بردی اگر جفت و اگر طاق آید.
پس روباه با خود قرار حاجى شدن داده به میان قبیله آمد و خود را حاجى نام نهاد و بیدمى و سیاهبختى را حاجى سبب ساخت و نزد آنانکه عقل و شعورى داشتند دستگاه مضحکه و ریشخند بود و آنانیکه من حیث لا یشعر بلکه کالانعام بودند چون روباه را میدیدند تعظیم و اکرام بجا میآوردند.