مصونیت. [ م َ نی ی َ ] ( ع مص جعلی ، اِمص ) مصون ماندن. محفوظ بودن. حفظ شدن. مأمون بودن. - مصونیت پارلمانی ؛ در اصطلاح حقوقی ، مصون بودن نماینده مجلس است از تعرض و تعقیب قضایی مگر آنگاه که مجلس از او سلب مصونیت کند. - مصونیت سیاسی ؛ مصون بودن عضو دستگاه دیپلماسی است در کشور دیگر از برخی مقررات داخلی و تعقیب و مجازات قضایی و جزایی آن کشور.
معنی کلمه مصونیت در فرهنگ معین
(مَ یَّ ) [ ع . ] (مص جع . ) محفوظ بودن ، در امان بودن
معنی کلمه مصونیت در فرهنگ عمید
۱. مصون بودن، محفوظ بودن. ۲. (پزشکی ) حالت مقاومت نسبی در برابر بعضی بیماری ها. ۳. (سیاسی ) مصون بودن از بازداشت و تعقیب.
معنی کلمه مصونیت در فرهنگ فارسی
۱- مصون ماندن محفوظ بودن ۲- مصون بودن نمایندگان مجلسین از تعقیب . ۳- منظور از مصونیت از تعرض این است که مامورین دولت واشخاص ثالث نتوانند ببهان. ارتکاب جنحه یا جنایت مخالفین خود را دستگیر و تعقیب نموده و بدین وسیله آنهارا از پارلمان دور نمایند .
معنی کلمه مصونیت در دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:ایمنی
معنی کلمه مصونیت در ویکی واژه
immunità محفوظ بودن، در امان بودن
جملاتی از کاربرد کلمه مصونیت
هرچند در سالهای قبل نیز کارهای پراکندهای در خصوص واکسن انجام شده بود، ولی اولین بار وی در ۱۴ می ۱۷۹۶ پسری هشتساله به نام جیمز فیلیپ (پسر باغبانشان) را در برابر بیماری آبلهٔ گاوی واکسینه کرد. این بیماری مانند بیماری آبله ولی کمخطرتر از آن است. پس از آنکه جنر میکروب بیماری آبله را به آن پسر تزریق کرد، چون واکسن آبلهٔ گاوی در وی مصونیت ایجاد کرده بود، به بیماری آبله مبتلا نگردید.
الکساندر فلمینگ در سال ۱۸۸۱ در دارول اسکاتلند زاده شد. وی از مدرسهٔ پزشکی بیمارستان سنت مری لندن فارغالتحصیل شد و پس از پایان تحصیلات به تحقیق و بررسی در زمینهٔ ایمنیشناسی و مصونیتها پرداخت. سپس به عنوان پزشک نظامی در جنگ جهانی اول زخمهای عفونی را مورد مطالعه قرار داد و متوجه شد که اغلب مواد ضدعفونیکننده خیلی بیش از آنکه میکروبها را از پای درآورند سلولهای بدن را از بین میبرند. به این ترتیب فلمینگ به ضرورت وجود مادهای که بتواند بدون آسیب زدن به سلولهای سالم باکتری را از بین ببرد، پی برد.
غالباً اربابها به خادمها علاوه بر تیول، مصونیت نیز میبخشیدند که به ایشان اجازه میداد قوانین خود را وضع کنند و دادگاههای خود را به راه بیندازند. تیول و مصونیت معمولاً در ازای این داده میشد که دستنشانده تعداد معینی سرباز در اختیار سپاه اربابش قرار دهد.
روز قبل از اعلام تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان، کمیته مرکزی حزب در منزل من جلسه داشت، زیرا من مصونیت پارلمانی داشتم و دفتر حزب در اشغال سربازان بود… من در جلسه بودم که مرا صداکردندکه پادگان، دبیر تشکیلات ایالتی حزب در آذربایجان از تبریز آمده و کار فوری دارد… او را به جلسه بردم… او در جلسه گفت: «من از تبریز حالا رسیدهام و فوری باید برگردم. من آمدهام به شما اطلاع بدهم که فردا تمام سازمان حزب ما در آذربایجان، از حزب توده ایران جدا شده و به فرقه دموکرات آذربایجان، که تشکیل آن فردا اعلام خواهد شد میپیوندد.» کمیته مرکزی، ایرج اسکندری را مأمور کرد که نامه اعتراضی در اینباره به حزب کمونیست شوروی بنویسد و او نیز نوشت ولی هیچ وقت جواب این نامه نرسید.