مصوت
معنی کلمه مصوت در فرهنگ معین
معنی کلمه مصوت در فرهنگ عمید
۲. [قدیمی] بانگ کننده، صدادار.
۳. [قدیمی] آن که بلند بانگ کند.
معنی کلمه مصوت در فرهنگ فارسی
۱- ( اسم ) بانگ کننده آواز کننده ۲- آوازی که با لرزش تار آواها از گلو برمی آید . ۳- ( اسم ) حرفی ( از حروف الفبا ) که صدای آن از ارتعاش تار آواها از گلو بر میاید مقابل صامت . توضیح ۱ در الفبای فارسی بعضی از مصوتها جزو حرکات حساب شوند و بقیه جزو حروف . توضیح ۲ بعضی بجای مصوت صدا دار و برخی با صدا را اصطلاح کردهاند .
معنی کلمه مصوت در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه مصوت در ویکی واژه
ویژگی حرفی که نشان دهنده این واکههای صدادار هستند.
جملاتی از کاربرد کلمه مصوت
این گروههای مصوت تقریباً پایدار هستند، اما تولید دقیق هر یک از آنها بیشتر وابسته به وضعیت همخوانی هر یک از آنهاست.
ساخت نقشنمای اضافه روابط بین کلمات فارسی را مشخص میکند که تملک، صلاحیت (صفت-اسم)، عناوین (آقا، خانم) و نامها (نام و نام خانوادگی) از جمله آنهاست. اضافه با مصوت کوتاه کسره نشان داده میشود. از آنجا که مصوتهای کوتاه بهطور معمول در زبان فارسی نوشته نمیشوند، معمولاً در متن ظاهر نمیشوند (استثنائات در زیر ذکر شدهاست)، اما میتوان آن را در صحبت بیان کرد.
تلفظ اصلی این نام به مصری همچنان نا معلوم میباشد زیرا در خط هیروگلیف از مصوتها استفاده نمیشود. تحقیقات اخیر نام او را آسِت تلفظ میکند اما همچنان تلفظ آن نامعلوم میباشد.
همچنین حرف د در وسط واژه در لهجه منطقه اردلان اگر قبل از صدای (ی) یا کسره قرار گرفته باشد یا پس از (د) مصوت قرار گرفته باشد میل به حذف شدن دارد. مانند دیه بجای دیده، گِا با تأکید بر مصوت آخر بجای گدا و مانند (میدان) حرف پس از (د) مصوت است (د) خوانده نمیشود و واژه (میان) تلفظ میشود. از مهمترین شاخصها خواندن حروف (ت، پ، ک) پس از یک مصوت به ترتیب در زبان پارسیگ ساسانی (د، ب، گ) و در پارتی اشکانی (د، ب، گ) است. در مقابل، (د، ب، گ) پس از مصوت، در زبان پارسیگ ساسانی (ی، و، ی) و در پارتی (ذ δ، ب β، غ γ) خوانده میشدهاست.
در زبان ترکیِ آذربایجانی، ۹ واکه (حرف مصوت) وجود دارد که شش حرف آن همانند فارسی است به همراه سه واکهٔ مختص ترکی آذربایجانی. ۴ تا از این واکهها پسین (ضخیم) (یعنی در پس دهان ادا میشوند)، و ۵ تای دیگر پیشین (ظریف) (یعنی در جلوی دهان ادا میشوند) میباشند.
به جز حرف ن (ん)، همه حروف زبان ژاپنی به مصوت ختم میشود.
صامتها و مصوتها هرکدام به دو نوع تقسیم میشوند. همچنین علامتهای ь و ъ دارای کاربردهای ویژهای هستند.
صامتهای به اصطلاح ' تأکیدی' (به بخش بعد مراجعه شود) باعث میشوند همه مصوتها میان- متمرکز شوند.
⸨ ئ )): برخلاف معادل فارسی اش که یک مصوت است یک صامت را نشان می دهد.این حرف صدا دار مانند صدای کسره ای است که دهان بسته تر است.
واکهها (یا مصوتها) در زبان فارسی دو دستهٔ بلند و کوتاه هستند.